بیگانه
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
- کد محصول : 2.4048
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9789643059149
- مولف: آلبر کامو
- مترجم: امیرجلال الدین اعلم
- وزن(گرم): 185
- تعداد صفحه: 140
- ناشر: مرکز
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-13-2 | بخش B ستون 13 ردیف 2
- توضیح: رقعی شمیز لیلی گلستان
کتاب بیگانه
کتاب بیگانه، اثر نویسنده ی فرانسوی، آلبر کامو بوده و در سال 1942 انتشار یافته است. از پس زمینه و جان مایه ی رمان بیگانه ، اغلب به عنوان مثالی از فلسفه ی ابزورد و هستی گرایانه ی کامو یاد شده است؛ گرچه خود او، اگزیستانسیال بودن این اثر را رد کرده است. شخصیت اصلی کتاب، یک مرد فرانسوی/الجزایری بی تفاوت به نام مورسو است که با عباراتی چون «شهروند رام شده ی فرانسه در آفریقای شمالی» و «مرد مدیترانه ای» توصیف شده است؛ هرچند مورسو به ندرت از فرهنگ سنتی مدیترانه بویی برده و در آن سهیم می شود. او در مراسم خاک سپاری مادرش حضور می یابد و چند روز بعد، مردی عرب را که درگیر تنازعی با یکی از دوستانش بوده، در الجزیره ی تحت اشغال فرانسوی ها به قتل می رساند. مورسو محاکمه و به اعدام محکوم می شود. داستان به دو بخش قبل و بعد از قتل تقسیم شده و به صورت اول شخص، توسط شخصیت اصلی روایت می شود. کتاب بیگانه، چهار بار به زبان انگلیسی و همچنین به زبان های متعدد دیگری ترجمه شده و یکی از برترین آثار کلاسیک قرن بیستم به حساب می آید. روزنامه ی لوموند فرانسه، رمان بیگانه را در در رتبه ی نخست صد کتاب برتر قرن قرار داده است.
آلبر کامو، زاده ی ۷ نوامبر ۱۹۱۳ و درگذشته ی ۴ ژانویه ۱۹۶۰، نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار فرانسوی بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه است.پدرش «لوسین کامو» فرانسوی فقیری بود که در الجزیره برزگری می کرد و در آنجا با زن خدمتکاری که اهل اسپانیا بود ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های لوسین (هم نام پدر) و آلبر شد.
پشت جلد کتاب آمده است:
مادرم امروز مرد. شاید هم دیروز، نمی دانم. تلگرامی به این مضمون از خانه سالمندان دریافت داشته اما «مادر، درگذشت. تدفین، فردا. همدردی، عمیق»
پشت جلد کتاب آمده است:
این رمان به ظاهر ساده است. و این را كامو به شدت احساس کرده است: یک «اضطراب» در تمام طول کتاب وجود دارد، حتی در لحظاتی که احساس می شود همه چیز دارد راحت می گذرد، خواننده کنجکاو میشود و وادار می شود در مورد تردیدهایش از خود سؤال کند. انگار نویسنده خواسته است به او یادآوری کند که در این جا چیزی رازآمیز وجود دارد که باید کشف شود.
برنار پنگو
The Stranger