پشت جلد کتاب آمده است:

تن فرزند مهاجر است. خانواده اش برای درامان ماندن از جنگ داخلی چین به آمریکا پناه می برند. ایمی پانزده ساله که با مهاجرت هنوز کنار نیامده پدر و برادر بزرگش را در فاصله ی کمتر از شش ماه از دست می دهد. هجرت دیگرش همان سال ها به سوئیس رقم می خورد و درست در همان روزها از داستان مگوی مادرش مطلع می شود و پیرنگ داستان کتابی شکل می گیرد که در دست دارید. تن در دوران نویسندگی آثار داستانی متعددی را خلق کرده و جوایز متعددی را از آن خود کرده است. کلوپ شانس وشادی در سال انتشارش، ۱۹۸۹، فینالیست جایزه ی کتاب سال آمریکا و همچنین فینالیست جایزه ی ملی حلقه ی منتقدان کتاب می شود. ایمی تن متولد فوریه ۱۹۵۲ با مدرک دکترای زبان شناسی اکنون ساکن کالیفرنیای آمریکاست. 
کم کم می فهمی که چرا گریه کردن بی فایده است. اشکهایت نه تنها غصه ها را از بین نمی بره بلکه مایه ی شادی بقیه می شود. این دقیقا همان چیزیه که باید بخاطرش یاد بگیری غصه ها را نادیده بگیری. 

 




The Joy Luck Club

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب