پشت جلد کتاب آمده است:

کارل تئودور درایر، کارگردان و چهره افسانه ای تاریخ سینما، مایل بود و امپیر را «شعر وحشت» بنامد. او در باب اینکه وامپیر چگونه اثری می بایست باشد، به بازیگرانش گفته بود:

تصور کنید در اتاقی نشسته ایم. ناگهان کسی به ما خبر می دهد که پشت این در جنازهای افتاده است. در یک آن، اتاقی که در آن بودیم دستخوش تغییر می شود و عناصر اتاق و حال و هوای حاکم بر آن دگرگون می شوند. ما تغییر کرده ایم، اما اتاق از حیث مادی همان است که پیش تر بود. اشیا آن گونه که ما درکشان می کنیم وجود دارند. می خواهم وامپیر چنین تأثیری بر جان مخاطب بگذارد.

می توان گفت و امپیر در آستانه ها ایستاده است. در آستانه مرگ و زندگی، و در آستانه س ینمای ناطق و سینمای صامت. اینجا، استعاره سینما نه آینه و پنجره، یا چشم و چهره، بلکه تابوت است: قابی محتوم، همچون زندگی، که تنها یک مقصد غایی خواهد داشت: گورستان.

 




Vampyr
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب