پشت جلد کتاب آمده است:

راوی، زنی رنجدیده، خشمگین و رهاشده است. نویسنده ای که سعی می کند داستان زنی به نام بلانش - یک خواننده معروف که زنده اما در کام مرگ اسیر است- را تعریف کند. اما او، قبل از هر چیز، مادر سیلوستر است؛ بچه ای اوتیستیک که مادرش می خواهد به هر قیمتی که شده زندگی و دنیای دیگران را برایش قابل لمس کند. در حالی که در این مبارزه، شاهزاده کوچک ساکت با ولع جمله ها و کلمات مادر نویسنده اش را می درد.

از آن زمان است که همراهی دو صدا در صفحات کتاب خود را نشان می دهد . صدای دو زن؛ یکی کاملا معمولی که با همه موانع و پیش داوری هایی که فرزندش را تهدید می کند به مقابله برمی خیزد و دیگری، نویسنده ای عاشق که امیدواری و یأس خود را به آرزو و دلسردی قهرمان داستانش، بلانش، گره میزند.

 




Le Petit Prince Cannibale

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب