کتاب جدایی
هنگامی که لیدیا پس از یک ماه مراقبت سخت از یک دوست به خانه بازمی گردد با هجمه ای از سکوت رو به رو می شود، خانه ای خالی که در آن خبری از اما، فلور و الک نیست، ترس و ناامیدی به او هجوم می آورد؛ حتی اگر آن ها مجبور به ترک خانه بودند، باید دست خطی، نامه ای و یا نشانی از خود به جای می گذاشتند، الک حتما می توانست راهی برای برقراری ارتباط با لیدیا بیابد و او را از رفتنشان با خبر سازد…
داستانی که گاه از زبان اما و گاه از نگاه سوم شخص روایت می شود.

 

داینا مری جفریز (متولد 1948) یک رمان نویس انگلیسی و نویسنده داستان کوتاه و مقاله است.دینا جفریز در سال 1948 در مالاکا، مالایا متولد شد و پس از استقلال این کشور در سال 1956 در 8 سالگی به انگلستان نقل مکان کرد.او در دانشکده هنر بیرمنگام و بعد از آن در دانشگاه اولستر تحصیل کرد، و در آنجا در رشته ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

ليديا كارترایت پس از عیادتی چندروزه از دوست بیمارش به خانه برمی گردد و آن را خالی می بیند. خدمه ناپدید شده اند. خط تلفن مسدود است. از شوهرش، الك، و نیز دو دخترش، اما و فلور، خبری نیست. لیدیا وحشت زده و درمانده به سراغ بخشدار می رود و در می یابد الک به شمال کشور اعزام شده. ولی چرا منتظر او نمانده؟ چرا هیچ پیغامی نگذاشته؟ جست و جوهای لیدیا او را به سفری پرمخاطره در جنگل های جنگ زده می کشاند و وادارش می کند به سراغ عشق قدیمی اش، جک هاردینگ، برود. رابطه ای از نو احیا می شود ولی ليديا باید همه چیز را فنا کند تا دوباره خانواده اش را به دست بیاورد. او که رازهای زیادی در سینه دارد، به زودی به راز خیانتی خانمان برانداز پی می برد، خیانتی که شاید تاب تحملش را ندارد...

 




The Separation

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب