تروریسم در اندیشه یکتاپرستی

پشت جلد کتاب آمده است:

کتاب پیش رو به قلم مارک یورگنز میر، استاد جامعه شناسی و مطالعات جهانی، مدرس مطالعات دینی و مدیر مرکز مطالعات بین المللی و جهانی دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا، از جمله مهم ترین آثاری است که در باب رابطه میان مذهب و تروریسم نوشته شده اند . جنیفر ترپین، استاد دانشگاه سانفرانسیسکو، در خصوص این کتاب می نویسد:

یورکنز میر پروژهای جالب دارد: درک تروریسم مذهبي معاصر با مظاهر گوناگونش در سراسر جهان، و یافتن جایگاه آن در میان سایر تغییرات اجتماعي در حال ظهور. استدلال اصلی او این است: ظهور گلوبالیسم و پایان جنگ سرد به بحران رهبری اخلاقی منجر شده است. کشمکش و تنازع اخلاقی بین سرمایه داری و سوسیالیسم پایان یافته، و دولت سکولار در تلاش برای معنا بخشیدن به شهروندان خود شکست خورده است. نتیجه این تحولات، ظهور جنبش های مذهبی است که نادرست بودن مدعای «مرگ مذهب» را اثبات می کند. از دید نویسنده، «پایان تاریخ» بدان معناست که ما وارد زمانه سردرگمی میان اخلاقیات و ارزش ها شده ایم. جنبش های ناشی از این وضعیت، تمایل زیادی به ترکیب شدن با خشونت دارند که منجر به کشتارهای گسترده تحت لوای مذهب و باورهای مذهبی می شود.

وی برای درک این پارادوکس، پنج مورد از خشونت های مذهبی معاصر را از منظر فرهنگی خود آنها بررسی می کند. او می کوشد ذهنیت کسانی را که در این خشونت ها مشارکت داشته اند دریابد. او می داند که اطلاق واژه «تروریست» نیازمند تفسیری ذهنی از خشونت است و از این رو سخن از «امتزاج و هم جوشی خشونت مذهبی» به میان می آورد. او نشان می دهد که آنان که مرتکب خشونت مذهبی می شوند خود را تروریست نمی دانند، بلکه بر اساس جهان بینی مذهبی خود، مدعی اند اقداماتشان مشروع و در واقع ضروری است.

نویسنده بر این باور است که ما به همکاری صلح آمیز میان دین و ارزش های روشنگری نیاز داریم. هر دو اینها باید به عنوان نیروهای مثبت به رسمیت شناخته شوند؛ مذهب به مثابه منبع معنویت و هدایت اخلاقی، و عقل برای دور نگاه داشتن افراط گرایی مذهبی.