زندگی و اندیشه حکیم ابونصر فارابی



چکيده :
هويت ايران اسلامي و شکوه و عظمت آن، در گروي استقرار و ظهور سه نقطه است که اکثر شرق‌شناسان آن را شناسايي کرده و در تخريب آن کوشيده‌اند؛ ايران باستان، پذيرش اسلام و پيدايي حکماي مسلمان، به خصوص در عرصه‌ي ايران باستان و تکون فلسفه در ايران پس از اسلام، عمده مطالعات و تحقيقات موجود، يا مستقيما از آن مستشرقان است و يا مستند به آن‌هاست. تاريخ فلسفه‌ي اسلامي را غربي‌ها آن‌گونه که خواسته‌اند نوشته‌اند و همه‌ي حرف آن‌ها يک کلمه است و آن اين که مسلمانان، صاحب تفکر و انديشه نيستند و هرچه دارند از يونان گرفته‌اند. در اين که فارابي و ديگر حکيمان مسلمان، فلسفه‌ي يونان را به خوبي خوانده‌اند، جاي هيچ ترديدي نيست؛ اما نگارنده‌ي کتاب معتقد است که فلسفه‌اي که فارابي بينان نهاده و ابن سينا آن را دنبال کرده ماهيتا با فلسفه‌ي يونان تفاوت دارد. تفکر حکيم ابونصر فارابي فيلسوف برجسته‌ي مسلمان در قرن سوم و چهارم دو مرحله دارد و او در هر مرحله طرحي نو در انداخته است. در مرحله‌ي نخست وي به عنوان روش، سخن از وحدت حقيقت و وحدت فلسفه گفته است که خود تاسيس روش نقد عقلانيت فلسفي است. در مرحله‌ي دوم از عقلانيت فلسفي عبور کرده با طرح فلسفه‌ي خيال و تبيين نسبت خيال و نبوت، طرحي نو در انداخته و قدم به ساحت عقلانيت عرفاني نهاده که تمهيد حکمت نبوي و فتح باب ايمان است، اين همان راهي است که ابن سينا و سهروردي ادامه داده و اوج آن در خيال ابن عربي تحقق يافته است. هدف اصلي نگارنده از نگارش کتاب حاضر آشنايي مخاطبان با زندگي فارابي، ترسيم خطوط برجسته‌ي چهره‌ي او، دانستن احوال و رويدادهاي عمر هشتادساله‌ي وي و در نهايت شناخت شخصيت و ويژگي‌هاي اخلاقي و فردي اين حکيم است. وي افزون بر اين، آثار و تاليفات وي را معرفي و کلياتي از انديشه‌ي او را با طرح در مبحث "وحدت فلسفه" و "رابطه‌ي دين و فلسفه" تبيين نموده است.
380 صفحه - رقعي (گالينگور)

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب