حرف اول اسمش نون بود
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان ایرانی
- کد محصول : 1.49430
-
وضعیت :
ناموجود
- شابک: 9786003677135
- مولف: حافظ خیاوی
- وزن(گرم): 105
- تعداد صفحه: 96
- ناشر: نیماژ
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-37-5 | بخش B ستون 37 ردیف 5
- توضیح: رقعی شومیز
پشت جلد کتاب آمده است:
حافظ خیاوی در داستان های به هم پیوسته ای که در مجموعهی حرف اول اسمش نون بود گردآوری شده اند به سراغ زیست شهرستانی رفته است. در این مجموعه، سختیها و سرخوشیهای زیستن در یک شهر کوچک برای فردی که کمی از محیط خود کنده است و روحیات و رفتارش چندان شبیه به همگان نیست یکی از مهم ترین دستمایه های خیاوی بوده است. خانواده، اجتماع و نسبت آنها با فردیت نویسنده ای شهرستانی، که نوعی تک افتادگی را تجربه می کند، دستمایه ای شده برای نوشتن داستانهایی صادق و لطیف که بی خودنمایی پرند از ظرافت های تکنیکی مجموعه داستان تازهی حافظ خیاوی، که پیش از این مجموعه های مردی که گورش گم شد و خدا مادر زیبایت را بیامرزد از او مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفته بود، هم ادامهی مسیر پیشین خیاوی است و هم پیشنهادهایی تازه به مخاطبان او ارائه می دهد. از همان اولین داستان، که به شکلی طنز آمیز و در عین حال با ته مایهای از تلخی به تبعات داستان نویسی در محیطی شهرستانی می پردازد، می شود دید که خیاوی در این مجموعه مشغول بازنگری مسیری است که تاکنون آمده است. آیا نگرانی های مرد تک افتادهی شهرستانی مجموعه ی خیاوی سرانجامی خوش خواهند داشت؟
-
سرم را می برم پایین تر و یواش، طوری که نعیمه و ژیلا که آن روبه رو جلوی درشان ایستاده اند نشنوند می گویم «اسمت را که ننوشتم، کسی که نمی دونه تویی!»
ننوشتی؟ آبرویم را بردی، تهمت زدی، بیا پایین، بیا بزنم تو کلهت بلکه این دلم خنک شه» می گوید و دوباره تبر را می زند به در و دو مردی که از کوچه می گذرند پا کند می کنند می ایستند و سلیم و پسرش که از در خانه شان، از پشت سر نعیمه می آیند بیرون، می گویم «وایستا الان کتاب را بیاورم» و تند از پله ها می آیم بالا...
Harf-e Aval-e Esmesh Noon Bood