پشت جلد کتاب آمده است:

در دوران مدرن نقطه ثقل تعريفها و نظریه هایی که در باب عدالت ارائه میشد حول محور انسان و حضورش در عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی متمرکز شد. همین مرکز ثقل بود که موجب میشد نظریه ای در باب عدالت پیش فرض هایی درباره ویژگی های بارز انسان، از جمله رفتار عقلانی و احساس لذت و درد، داشته باشد.

در این میان جان استوارت میل سعی کرد با توجه به اصول مکاتب لیبرالیسم و اصالت سود، و ایجاد ترکیبی از ویژگی های رفتار عقلانی، توانایی گزینش و احساس لذت و درد، فضایی گسترده برای عدالت ترسیم کند. بنابراین در حالی که انتظار می رفت مفهوم عدالت یا محتوایی لیبرالی پیدا کند و بر مبنای حقوق و آزادی های فردی شکل گیرد، یا محتوای سودگرایانه داشته باشد و سود را برتر بداند، میل استادانه در کنار معنا بخشیدن به عدالت، با تعلق حقوق و آزادی هایی به تک تک افراد و رعایت آنها، نسبتی هم میان عدالت و سود برقرار کرد و اصول عدالت را به سوی منفعت سوق داد.

در این کتاب رابطه حق و عدالت در نظر میل بررسی می شود و به نظر می رسد میل عدالت را بر «حق» استوار ساخته، ولی در تحلیل نهایی «منفعت» را نیز در نظریه خود وادار کرده است.

 



کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب