کتاب ماجرای دندونام
کتاب «ماجرای دندونام» رمانی نوشته ی «والریا لوییزلی» است که نخستین بار در سال 2013 به چاپ رسید. دومین رمان «لوییزلی» با این که اثری بسیار جذاب و تأثیرگذار است، اما بیش از آن که یک روایت سرراست باشد، یک «فراروایت» تجربی و مبتکرانه است. داستان این رمان به ماجرای زندگی و ماجراجویی های عجیب شخصیتی به نام «گوستاوو "هایوی" سانچز» می پردازد. «هایوی» در ابتدا یک نگهبان خرده پا است اما با پیشروی داستان به بزرگترین دلال حراجی ها در جهان تبدیل می شود و در دنیا سفر می کند تا هم چیزهای مختلف را به فروش برساند و هم کلکسیون اشیای عجیب و غریب خود را کامل کند. یکی از این اشیای عجیب و غریب، دندان های «مریلین مونرو» است که «هایوی» به جای دندان های خودش در دهانش گذاشته است!

 

والریا لوییزلی، زاده ی 16 آگوست 1983، نویسنده ای مکزیکی است که در ایالات متحده زندگی می کند.لوییزلی در مکزیکوسیتی به دنیا آمد. او پس از فارغ التحصیلی در رشته ی فلسفه از دانشگاه مکزیکو، به نیویورک نقل مکان کرد. لوییزلی به تحصیل در رشته ی ادبیات تطبیقی در دانشگاه کلمبیا روی آورد و تا مقطع دکترا پیش رفت. او در دانشگاه هوفسترا، ادبیات و نویسندگی خلاق درس می دهد و با گالری های هنری مختلف نیز همکاری می کند.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

توی پاچوکا به دنیا اومدم. یه شهر بادخیز و زیبا با چهار تا دندون که زودتر از موعد، سر و کله شون پیدا شد و با بدنی که سرتاسرش با یه لایه ی نازکی از کرک و پرز پوشیده شده بود. اما به هر حال، من به خاطر این شروع شوم و نامیمون، خدا رو شکر می کنم آخه به قول اون یکی عموم، یوریپیدس لوپز سانچز، زشتی به شخصیت آدم، سر و شکل میده. وقتی پدرم برای اولین بار منو دید، مدعی شد که زن اتاق بغلی پسر واقعیش رو با خودش برده. اون مرد به هر دری زد تا دوباره منو به همون پرستاری که بچه رو ازش تحویل گرفته بود، پس بده. نامه نگاری و شکایت، باج سبیل، تهدید و ارعاب، اما مادرم همون لحظه ی اول آغوشش رو به روم باز کرد: به روی اون ماهی کوچولوی پفی تیره. این زن، طوری بزرگ شده بود که هر چرک و کثافتی رو می پذیرفت و میذاشت به پای سرنوشتش. 

 




The Story of My Teeth

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب