کتاب بلندی های بادگیر 
بلندی های بادگیر، داستان پرشور و طوفانی عشق جنون آمیز و به نوعی شیطانی میان کاترین ارنشاو و هیثکلیف است. هیثکلیف، کودکی سرراهی بود که پدر کاترین، او را به فرزندی پذیرفت. پس از مرگ آقای ارنشاو، هیثکلیف توسط برادر کاترین، هیندلی، مورد آزار و تحقیر قرار می گرفت؛ او با فکر این که عشقش به کاترین، کاملا یک طرفه است، بلندی های بادگیر را ترک می کند و سال ها بعد در هیبت مردی ثروتمند و باوقار بازمی گردد. او با این هدف به خانه ی سابقش بازگشته که انتقام سختی از عاملین بدبختی های گذشته اش بگیرد. اتفاقات داستان، پر از آشوب و گهگاهی خشونت آمیز هستند، اما ساختار پیچیده، توصیفات هنرمندانه از شخصیت ها و تخیلات و تصویرسازی های شاعرانه ، این اثر را به رمانی منحصربه فرد و شاهکاری در طول تاریخ ادبیات انگلیس بدل کرده است. کتاب بلندی های بادگیر، به خاطر به تصویر کشیدن پیچیدگی ها و آشفتگی های ذهنی شخصیت ها و نقد هنجارها و ارزش های جامعه ی ویکتوریایی با توجهی ویژه به مسائلی چون تزویر در دین، اخلاقیات، طبقه های اجتماعی و برابری جنسیتی، تأثیر شگرفی بر اذهان عمومی گذاشت.

 

 

پشت جلد کتاب آمده است:

بلندی های بادگیر یکی از عجیب ترین و شورانگیزترین آثار ادبیات انگلیس است. داستان بر زمینهای شاعرانه استوار است و به این دلیل، بجاست آن را بیشتر شعر بدانیم تا رمان. در این رمان ساده دلی ها و درون بینی روانشناختی فوق العاده ای به توالی دیده می شود، به گونه ای که آن را در شمار آثار کلاسیک آورده است. 

 




Wuthering Heights

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب