کتاب نقال فیلم 
داستان با این جمله ها آغاز می شود: «چون در خانه ی ما پول سواره بود و ما پیاده، برای همین هر وقت توی شهرک فیلمی روی پرده ی سینما می آمد که به نظر پدرم جالب بود (فقط به خاطر هنرپیشه ی مرد یا هنرپیشه ی زن اش) پول خردها را روی هم می گذاشتیم تا فقط پول یک بلیت جور بشود و آن وقت آن ها مرا به تماشای فیلم می فرستادند. بعد که از سینما به خانه برمی گشتم، باید توی اتاق مبله، در جمع تمام اعضای خانواده فیلم را روایت می کردم. از سینما که برمی گشتم، فضای خانه واقعا قشنگ بود؛ پدر و برادرهایم بی تاب و مشتاق در انتظار من می نشستند، درست مثل سینما در یک ردیف، با موهای شانه کرده و لباس های مرتب.» کتاب نقال فیلم را نشر «آگه» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

ارنان ریورا لتلينر متولد سال ۱۹۵۰ در شهر تالگادر جنوب شیلی است. در دوران کودکی با خانواده اش به شهری در جوار صحرای آتاکاما در شمال کشور کوچید. مادرش که مرد، به تنهایی آنجا ماند: روزنامه می فروخت و پادویی می کرد تا زنده بماند. بعدها، در مدرسه ی شبانهی شهری معدنی درس اش را تمام کرد و در بیست و یک سالگی عملا از سر گرسنگی نویسنده شد: یک برنامه رادیویی برای بهترین شعر مسابقه گذاشت که جایزه اش دعوت به شام در رستورانی ممتاز بود. او هم شعر چهار صفحه ای عاشقانه ای سرود و جایزه را برد. امروز لتليئر یکی از محبوب ترین و پر خواننده ترین نویسندگان جهان اسپانیایی زبان است و کتاب هایش به زبانهای بسیاری نیز ترجمه شده اند. ا چون در خانه ی ما پول سواره بود و ما پیاده، هروقت توی شهرک فیلمی روی پرده ی سینما می آمد که به نظر پدرم جالب بود (فقط به خاطر هنر پیشه ی مرد یا هنرپیشهی زناش)، پول خردها را روی هم می گذاشتیم تا فقط پول یک بلیت جور بشود، و آن وقت آنها مرا به تماشای فیلم می فرستادند.

بعد که از سینما به خانه برمی گشتم، باید توی اتاق مبله، در جمع تمام اعضای خانواده، فیلم را روایت می کردم.




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب