پشت جلد کتاب آمده است:

این کتاب در قالب شش فصل به بررسی مکتب کیوتو می پردازد که یگانه مکتب فلسفی ژاپن در دوره معاصر است. نیشیدا کیتارو رهبر و پایه گذار ناخواسته این مکتب در نوشته های خود روح و تفکر عقلانی و منطقی غربی را با تفکر اشراقی و بودیستی شرقی در می آمیزد و فلسفه ای در سطح فلسفه های جهانی همچون پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم و ... عرضه می کند. نیشیدا کیتارو را می توان «افلاطون ژاپن» دانست که در نقطه آغاز فلسفه ژاپن ایستاده است. نیشیدا در تمامی نوشته های خود تلاش کرد تا اندیشه ها و تکنیک های فلسفی مغرب زمین را برای توصیف روح فرهنگ و اندیشه شرقی، مخصوصا فرهنگ ژاپنی، به کار بندد. به سخن دیگر، هدف نیشیدا این بود که نشان دهد چگونه می توان در قالب زبان و سبک تفکر فلسفی غربی اندیشه ژاپنی را توصیف کرد و سعی داشت شیوه ژاپنی بودن و اندیشیدن در باب جهان را در قالب مفاهیم فلسفی بیان کند. در فصل اول و دوم ریشه های شرقی و غربی این مکتب بررسی شده است و فصل های بعدی به تشریح اندیشه های فلسفی نیشیدا کیتارو، نیشیتانی کیجی و تانابه هاجيمه اختصاص دارد. کلیدی ترین مفهوم در فلسفه تمامی فیلسوفان مکتب کیوتو مفهوم «نیستی» است که به زبان فلسفی تشریح شده است.

 



کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب