سرنوشت در دست کلوتید
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
- کد محصول : 1.38953
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9786227291162
- مولف: جوانینو گوارسکی
- مترجم: هاله ناظمی
- وزن(گرم): 304
- تعداد صفحه: 259
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-15-8 | بخش B ستون 15 ردیف 8
کتاب سرنوشت در دست کلوتیلد
«سرنوشت در دست کلوتیلد» نوشته جوانینو گوارسکی (۱۹۶۸-۱۹۰۸)، روزنامهنگار، کاریکاتوریست، نویسنده و طنزپرداز ایتالیایی است. او در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن، منتقد سیاستهای حاکم بر کشورش بود و بارها زندانی شد. رمان «سرنوشت در دست کلوتیلد» رمانی است عاشقانه و درعینحال طنزآمیز که در آن نویسنده بهخوبی از عهدهی خنداندن خواننده برمیآید. البته نه بهخاطر جدینبودن موضوع، بلکه به این دلیل که بافتهای است هیجانانگیز از شوخیها، تضادها، شگفتیها و وارونهشدن موقعیتهای مختلفی که در آنها حوادث و ماجراهای عجیبوغریبی روی میدهد. رفتار شخصیتهای داستان غیرقابل پیشبینی و پایان ماجرا کاملاً غیرمنتظره است. در بریدهای از کتاب میخوانیم: کیست که جرئت کند بوسهی کلوتیلد ترول، زیباترین، معروفترین و ثروتمندترین دختر نِواسلیپ را رد کند؟ تنها کسی که میتوانست آن را رد کند آقای فیلیماریو دوبله بود ـ البته اگر آن هنگام در شرایطی عادی بهسر میبرد. اما باید اشاره کرد که پیشتر در یک مورد خاص، این کار را کرده بود. اما حالا، بدبختانه بهخاطر آن لیوان روغن کرچک لعنتی، فیلیماریو دوبله در موقعیتی کاملاً نامعمول قرار گرفته بود. فیلیماریو دوبله که متعلق به یکی از خانوادههای بسیار متمول نِواسلیپ بود، پیش از هر چیز مردی سرسخت بود و این ویژگی را به نسبت مساوی از اجداد پدریاش و از مادرش جِلسومینا به ارث برده بود. افزون بر آن، از پدرش، آقای تام، نابردباری نسبت به چیزهای پیشپاافتاده و قراردادی را نیز به ارث برده بود و این نابردباری آقای تام را به آن جا کشانده بود که از بس نفس کشیدن برایش پیش پا افتاده بود به زیر خاک پناه بَرَد و فیلیماریو را که فقط چندماه داشت، یتیم کند.
پشت جلد کتاب آمده است:
فیلیماریو دوبله از ازدواج متنفر بود و ترول، اما از بین یک دوشیزدی میلیونر پردرد لیوان روغن کرچک متفور بیست و چهار سال پیش، او کرد که شاید ازدواج بهتر باشد. و این روشن می کند چرا فیلیماریو دوبله با شنیدن صدای ارام کوفتن بر در کابین خوشحال شد... رمان «سرنوشت در دست کلو تیلد» رمانی است عاشقانه و در عین حال طنز امیز که در آن نویسنده به خوبی از عهدهی خنداندن خواننده بر می آید. البته نه به خاطر جدی نبودن موضوع، بلکه به این دلیل که بافتهای اسست هیجان انگیز از شوخی ها، تضادها، شگفتی ها. رفتار شخصیت های داستان غیر قابل پیش بینی و پایان ماجرا کاملا غیرمنتظره است. د جوانینو اليويه رو جوزيه گوارسکی، روزنامه نگار، کاریکاتوریست، نویسنده و طنزپرداز ایتالیایی، ۱۹۰۸ در نزدیک شهر پارما و در خانواده ای از طبقه متوسط به دنیا آمد. در عنفوان جوانی به عنوان روزنامه نگار در یک روزنامه محلی مشغول شد. طی جنگ جهانی دوم، دولت قاسيست موسلینی را که در آن هنگام بسر کشور سلطه داست، در آثارش به سخره می گرفت. در ۱۹۴۳، به خاطر عدم همکاری با المان ها دستگیر سد و تا پایان جنگ در اردوگاه اسرا در لهستان زندانی بود. سهامت گوارسکی در ابراز باورهایسنس سستودنی بود. او پس از دوران اسارت به ایتالیا بازگست و هفته نامه ی طنز «کاندیدو» را تاسیس کرد و به فعالیت های ضدحکومتی اش ادامه می داد. سال ۱۹۵۴ بار دیگر دستگیر شد. در این اننا به مجموعه داستان های دن کامیلو و پیونه حیات بخشید: حکایت های کشیش درشت اندامی که با مسیح محراب اصلی کلیسا صحبت می کند و در مقابلش شخصیت شهردار کمونیست ایک ده کوچک قرار دارد. خلق این دو کاراکتر متضاد در ایتالیای پس از جنگ، برای او سهرت جهانی به ارمغان آورد تا جایی که افراد بسیاری گوارسکی را با دیدن فیلم هایی می شناسند که بر اساس داستان های دن کامیلو ساخته شده
Il destino si chiama Clotilde