پشت جلد کتاب آمده است:

-اگر بگوییم، قرار باشد بگوییم کتابی تجربی است، نیست: از حد و حدود سبک «تجربی» فراتر می رود این کتاب

- نظر من هم همین است. اما این که می شود «رمان» شمردش یا نه، موضوع دیگری است. اگر از من بپرسند، «معرفت تلخ» به نمونه های شناخته شده ی رمان هم نمی ماند.

- می توانیم «کتاب سفر» حسابش کنیم؟ 

- اما آخر در کتاب کسی نیست که به جایی، از جایی به جایی برود حداکثرش سفر ذهنی، سفر در تصورات است که رخ میدهد در آن

- خلاصه اش این که کتاب عجیبی است: نویسنده ای که کلی سفر کرده، در اتاق هتلی می نشیند و اندیشه ها و ماجراها و رخدادها و آدمهایی را که در ذهنش جمع شده اند، با بافتی ویژه کنار هم، رو در رو، تو در تو می چیند.

- پس نویسنده حق داشته بگوید: تجربه ی نوشتن رمان سفر است این!

- به نظر من که «معرفت تلخ» نوعی تله است، کتاب تله هاست. بهتر است درست و با دقت بخوانی اش، یا این که از خیر خواندنش بگذری.

 




Acı Bilgi

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب