نادرنامه



چکيده :
نادرشاه (1100-1160 هـ . ق)، موسس سلسله‌ي افشاريه و پسر امامقلي از طايفه‌ي افشار بود که در دستجرد دره گز متولد شد. وي در کودکي پدر خود را از دست داد و با مادر زندگي مختصري داشت. در 18 سالگي با مادرش به اسارت ترکمانان افتاد و بعد از وفات مادر، از نزد آنان گريخت و در ابيورد به خدمت باباعلي بيگ درآمد و رياست سواران او را يافت. پس از آن دو دختر او را، يکي پس از مرگ ديگري به همسري خويش درآورد و بعد ازمرگ باباعلي بيگ در سال 1136 هـ .ق، بر ابيورد و سپس بر کلات مسلط شد. نادر بعد از آن نيشابور را گرفت و به خدمت شاه طهماسب دوم صفوي پيوست و پس از قتل رقيب خود، فتحعلي خان قاجار، مشهد را مرکز حکومت خود قرار داد. نادر در جنگ‌هاي خوار تهران، مورچه‌خورت اصفهان و در نهايت زرقان فارس، اشرف افغان را شکست داد، اصفهان را گرفت و شاه طهماسب دوم را به قصر سلطنتي اصفهان وارد کرد. بدين‌گونه افغان‌ها بعد از تقريبا 7 سال اقامت در ايران، به کلي از ايران خارج شدند. نادر شهرهاي ديگر ايران را نيز گرفت و هنگامي که خبر شکست شاه طهماسب دوم از عثماني‌ها را شنيد او را عزل کرد و طفل چندماهه‌ي او، عباس ميرزا را، با نام شاه‌عباس سوم صفوي به سلطنت نشاند. نادر در دوران سلطنت خود به کشورگشايي پرداخت، دهلي را فتح کرد و در جنگ کرکوک عثماني‌ها را شکست داد. نادر در اواخر عمر، به سبب بدگماني به فرزند خود و نوميدي از ترقيات، بسيار خشمگين و ناراضي و ظالم شد و بناي ظلم و تعدي بر رعيت گذاشت و مخصوصا در مصادره‌ي اموال مردم و مطالبه و اخذ ماليات‌هاي گزاف افراط کرد و سرانجام از ترس جان، در صدد برآمد که با ياري ازبک و افغان، امراي قزلباش را نابود کند. اما آن‌ها که از اين امر اطلاع يافتند، در شبي که فرداي آن، نادر مصمم به قتل ايشان بود، در فتح آباد قوچان او را هلاک کردند و سرش را نزد برادرزاده‌اش، عادلشاه افشار که در هرات بود، فرستادند.
718 صفحه - وزيري (گالينگور)

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب