• دسته بندی : کتاب فارسی > رمان ایرانی
  • کد محصول : 1.24212
  • وضعیت : موجود

  • شابک: 9789642330102
  • وزن(گرم): 561
  • تعداد صفحه: 368
  • ناشر:
  • قفسه نگهداری در کتابسرا: B-26-7 | بخش B ستون 26 ردیف 7
  • موجودی: 1
  • توضیح: وزیری شومیز
  • امتیاز:

پشت جلد کتاب آمده است:

... و مادرش بی درنگ در پاسخ گفت :

- او دیگر گلی نبوییده و غنچه یی نچیده نیست ، او همسر دارد. اگر هم او و خانواده اش در اکره بودند، باز هم تو نمی بایستی به دیدارش بشتابی، نمی بایستی به چنین گناهی تن دهی .

مهرالنسا از زندگی ات خارج شده است ، بهتر آن که برای همیشه فراموشش کنی. این قصه عاشقانه به آخر رسیده است.

- برعکس، تازه این قصه آغاز شده است ! من هر طور شده مهرالنسا را به دست خواهم آورد.

تهديد و قاطعیت، درسخنان جهانگیر حضوری مسلط داشت، ملکه برای آن که انصرافی در پسرش به وجود آورد، به او خاطرنشان کرد:

- تو نباید کاری کنی که با شؤون خاندان سلطنت سازگار نباشد، نباید تصمیمی بگیری که ابرو و اعتبارمان را به باد دهد.

تبسمی زهرآلود، بر گوشه لبان جهانگیر جا خوش کرد. او با دلشکستگی هر چه تمام تر گفت:

خاطر آسوده دار مادر، هرگز کاری نخواهم کرد که لکه یی بر آبروی خاندان شاهی بنشیند اما این را بدان من مهرالنسا را به دست خواهم آورد و بی وصال او، تن به مرگ نخواهم سپرد...

 




Delroba
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب