دعوت به مراسم گردن زنی

کتاب دعوت به مراسم گردن زنی 
کتاب دعوت به مراسم گردن زنی، رمانی نوشته ی ولادیمیر ناباکوف است که نخستین بار در سال 1935 انتشار یافت. این رمان مانند کتاب «قصر» اثر کافکا، جهانی عجیب و کاملا عاری از منطق را به تصویر می کشد. در کشوری بی نام و نشان و خیالی، مردی جوان به نام سینسیناتوس سی.، به دلیل ارتکاب جرمی عجیب که چندان قابل تعریف به نظر نمی رسد، به مرگ محکوم شده است. سینسیناتوس روزهای آخر عمر خود را در زندانی وهم آلود می گذراند که در آن، با افراد مختلفی رو به رو می شود: زندان بانانی غیرعادی، جلادی که خود را به عنوان یکی از زندانیان معرفی می کند و خویشاوندان سینسیناتوس که اسباب و وسایلشان را نیز با خودشان به سلول او می آورند. سرانجام زمان اعدام سینسیناتوس از راه می رسد؛ اما آیا این، پایان زندگی او خواهد بود؟

پشت جلد کتاب آمده است:

دعوت به مراسم گردن زنی، روایت ابتذالی سازمان یافته است که هادف غایی اش سلب هویت از انسان کنونی است. سین سیناتوس س (نامی که هر شخص ممکنی را به ذهن می آورد) همچون انسانی صاحب هویت، زندانی چنین نظامی است. نظامی سراپا صحنه سازی شده، رنگ آمیزی شده و باسمه ای که کوچکترین «هستی» مستقلی را برنمی تابد و همه را یکسان، یکاست و بی رمز و راز می خواهد.. همه بایا۔ «شفاف» باشند. سین سیناتوس س روحی دارد پر رمز و راز، شعله ای درونی دارد که «قانون» جهان توتالیتر آن را بر نمی تابد و از همین رو به جرم 
تیره» بودن افکار او را به زندان می افکنند. ا سين سيناتوس س، در عین حال، زناکانی توهمات خود نیز هست. چرا که آزادی را، تحقق رؤیاهایش را در همین جهان ساختگی باسمه ای می جوید. در نمی یابد که مراسم اعدام، آیین بنیادی جهانی است که او را به مرگ محکوم کرده است و این مرگ، مرگی ذهنی است. مرگی است که هر لحظه در عرصه می روح و ذهن جریان دارد، هر دم و هر روز اجرا می شود و از همین روست که تاریخ مشخصی ندارد، اما سين سيناتوس بیهوده در پی آن است که تاریخ مشخص برای آن تعیین شود و همین نشانگر این است که ذهن سين سيناتوس هنوز به مرحله ی رشاد کافی نرسیده است.