تاثیر شرق بر نقاشی اروپا

نگارنده کوشيده تا تاثير هنري شرق بر غرب را از دو جهت بررسي کند: از يک طرف، ارتباطات سياسي، فرهنگي و هنري شرق و غرب از زمان جنگ‌هاي صليبي، و از طرف ديگر، رشد و شکوفايي مفهوم شرق‌گرايي درهنر اروپا از اوايل قرن 19 ميلادي تا جنگ جهاني اول. نيز سعي شده تا کاربرد عناصر اسلامي در آثار هنر مدرن و زمينه‌هاي تاريخي و دلايل تاثيرگذاري هنر شرق بر نقاشي اروپا، بررسي شود. گفتني است، پيش‌زمينه‌هاي تاريخي روابط شرق و غرب در نقطه‌ي عطف تاريخي يعني دوره‌ي جنگ‌هاي صليبي، دوره‌ي حکومت امپراتوري عثماني و دوره‌ي لشکرکشي‌هاي ناپليون به کشورهاي اسلامي شمال آفريقا و استعمار آن‌ها قرار دارد که در اين کتاب به طور مختصر از هر سه دوره ياد شده است. به تصريح نگارنده: "در اين کتاب، هنر سال‌هاي (1914-1890) ميلادي از آن جهت، مورد بررسي قرار مي‌گيرد که از جهتي تحولات هنر قرن بيستم در اين زمان، شکل مي‌گيرد و از جهت ديگر، حرکت و راه جديدي براي هنرهاي تجسمي به دور از سنت‌هاي مرسوم هنر کلاسيک و آکادميک اروپا ايجاد مي‌شود. در اين دوران، هنرهاي غير اروپايي در اروپا آن‌چنان مورد توجه قرار گرفت که اصطلاح بيگانه‌گرايي رواج يافت. يکي از بارزترين شاخه‌هاي هنر بيگانه که هنر اروپا را تحت تاثير قرار داد، هنر شرق بود. در اين دوران، هنر به سمت انتزاعي‌گري، دور شدن از واقع‌گرايي‌ها و توجه به بطن و معاني و مفاهيم اشيا پيش مي‌رود".
210 صفحه - وزيري (شوميز)