چشم جهانی

چکيده :
نويسنده در قالب هفت مبحث، نقش و تأثير تلويزيون يا برنامه‌هاي تلويزيوني را نقد و ارزيابي مي‌کند: 1- درآمدي بر ماهيت تلويزيون، 2- روان‌شناسي و تلويزيون، 3- ايديولوژي، فرهنگ، دين و تلويزيون، 4- تلويزيون سياسي، 5- اخبار تلويزيوني و تبليغات بازرگاني، 6- فرامدرنيسم و تلويزيون، 7- چشم‌انداز آينده‌ي تلويزيون. نويسنده خاطرنشان مي‌کند: "استيلاي تلويزيون و حکمفرمايي تصوير بر سراسر کره‌ي زمين، چنان از فهم ما به دور است که ما را دچار سردرگمي مي‌کند ... قدرت نفوذ تلويزيون بيانگر اهميت زياد آن در سياست همه‌ي کشورهاي جهان است. بررسي در اين زمينه نشان داده است که تلويزيون در 102 کشور مستقيما توسط دولت کنترل مي‌شود. حتي در دموکراتيک‌ترين کشورها، مقامات سياسي هرگز به طور کامل از نفوذ بر اين صفحه‌ي کوچک دست نکشيده‌‌اند و "چشم‌انداز سمعي بصري" هنوز موضوع هميشگي، ولي به انحراف کشيده شده‌ي بحث‌هاست. البته موارد ديگري نيز وجود دارد. تلويزيون اساسي عملکرد دموکراسي را نيز تحت تأثير قرار داده است. تلويزيون نفوذ هيأت‌هاي رابط و نهادهاي منتخب مردم، از قبيل پارلمان را تضعيف مي‌کند. اين وسيله‌ي ارتباط جمعي، حداقل تا حدودي، حکومت فاني و بي‌ثبات نظرخواهي از مردم را جايگزين اصلي گزينش مي‌کند و اعلاميه‌هاي سياسي را نسبت به اعمال سياسي جلوه‌ي بيش‌تر مي‌دهد؛ سياستمدراران را به راه‌اندازي "بحث‌هاي سياسي تلويزيون" بر صفحه‌ي تلويزيون تشويق مي‌کند و با برگرداندن نورافکن‌هاي خود به طرف جريان محاکمه‌ها و تحقيقات جنايي، در کار نظام قضايي اخلال مي‌کند. در تمام اين موارد نتيجه يکسان است. الگوي دموکراسي توسط تلويزيون کاملا دگرگون شده است و از اصول اوليه‌اي که زماني بر پايه‌ي آن‌ها بنا شده بود و از ساز و کارهاي مشخص که توسط نظريه‌پردازهاي خود، از روسو تا دوتوکويل، از مونتسکيو تا آدام اسميت، برقرار گشته بود به دور افتاده است ...".
354 صفحه - رقعي (شوميز)