کتاب افلاک نما
«در افلاک نما، خواسته ام در وهلۀ اول ظاهر را نشان دهم، شخصیت های بیرونی را آن طور که هرکدام از ما دیگری را می بیند و، در پس آن، زندگی درونی را»
دنیاهای درونی و متعدد و متفاوت و حتی بیگانه با هم، و البته خاص، با هم رویارو می شوند و تکرارها و گفتگوهای قطع شده و معلق مانده گردابی دایمی می آفرینند که هر کس، در درون آن، به تکاپو می پردازد و می کوشد تا خود را تعریف کند: افلاک نما تصویر این دنیاهای در حال حرکت است.
در این رمان، مانند بیشتر آثار ساروت، خود ماجرا صرفا پس زمینه ای است برای آشکار ساختن مجموعه ای از «گرایش ها» که هنگام مواجهۀ اشخاص با گفته ها و اشیاء احساس می شود و منشأ حرکت می گردد. آنچه در این رمان می بینیم خود دنیای عینی نیست بلکه بازنمود ذهنی دنیای عینی است.

 

پشت جلد کتاب آمده است:

در افلاک نما ، خواسته ام در وهله اول ظاهر را نشان دهم، شخصیت های بیرونی را آنطور که هرکدام از ما دیگری را می بیند و، در پس آن، زندگی درونی راه دنیاهای درونی و متعدد و متفاوت و حتی بیگانه با هم، و البته خاص، با هم رویارو می شوند و تکرارها و گفتگوهای قطع شده و معلق مانده گردابی دایمی می آفرینند که هر کس، در درون آن، به تکاپو می پردازد و می کوشد تا خود را تعریف کند: افلاک نما تصویر این دنیاهای در حال حرکت است. 
در این رمان، مانند بیشتر آثار ساروت، خود ماجرا صرفا پس زمینه ای است برای آشکار ساختن مجموعه ای از گرایش ها» که هنگام مواجهة اشخاص با گفته ها و اشياء احساس می شود و منشأ حرکت می گردد. آنچه در این رمان می بینیم خود دنیای عینی نیست بلکه باز نمود ذهنی دنیای عینی است. 

 




The Planetarium

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب