آی بی کلاه،آی باکلاه
- دسته بندی : کتاب فارسی > نمایشنامه
- کد محصول : 1.30501
-
وضعیت :
ناموجود
- شابک: 9789643518905
- مولف: غلامحسین ساعدی
- وزن(گرم): 106
- تعداد صفحه: 93
- ناشر: نگاه
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-35-6 | بخش B ستون 35 ردیف 6
- توضیح: رقعی شومیز
کتاب آی بی کلاه آی با کلاه
کتاب آی بی کلاه آی با کلاه نمایشنامه ای از گوهرمراد است.
نام «غلامحسین ساعدی» یا «گوهرمراد» برای همه ما آشناست. چه آن هایی که با فیلم «گاو» مهرجویی با او آشنا شدند و چه کسانی که مجبور بودند برای تاریخ ادبیات کنکور نام آثارش را به خاطر بسپرند، همه می دانند که ساعدی یکی از برجسته ترین نمایشنامه نویسان و داستان پردازان معاصر ایران است.
او که در رشته ی روانپزشکی تحصیل کرده بود، با شناختی که از چم و خم روح و روان آدمی داشت، توانست در هر یک از آثارش زوایای روان شخصیت ها را به خوبی واکاوی کند.
هر کاراکتر در نمایشنامه های ساعدی مثل تابلویی است که تمام جزییات آن با دقت ترسیم شده است.
کتاب آی بی کلاه آی با کلاه
داستان این نمایش که در دو پرده اتفاق می افتد در مورد ظن و شک اهالی یک محله به حضور دزدها و حرامیان در جوار محله شان است.
در پرده ی اول، یعنی آی بی کلاه، با ولوله ای که در جان اهالی می افتد، همه مشکوک میشوند به حضور یک هیولا در ساختمان متروکه ای در محله. کاراکتر «مرد روی بالکن» که سکان امور را در دست دارد، با جلب اعتماد اهالی به آنها می قبولاند که در ساختمان یک هیولا کمین کرده و مترصد است تا اهالی را نابود کند. اهالی با دل سپردن به این مرد ترس را در جانشان جای میدهند. اما در انتهای پرده ی اول مشخص می شود که آن به ظاهر هیولا، سایه پیرزنی بوده که عروسکی را بر دوش میکشیده است.
در پرده ی دوم،که با اختلاف زمانی از وقایع پرده ی اول اتفاق می افتد، بار دیگر همان هیاهو در محله اتفاق می افتد، اما این بار دیگر اهالی نمی توانند به ادعای بی اساس چوپان دروغگو اعتماد کنند. اصرارهای مرد روی بالکن و پیرمرد هم برای اثبات ادعایشان مثمر ثمر واقع نمی شود. اما در انتهای پرده ی «آی با کلاه» به راستی حرامیان اهالی را قتل عام می کنند.
درباره کتاب
همانطور که پیش از این بیان کردیم ، ساعدی نقاش کاراکترها بود، تار و پود هر شخصیت را به جا می بافت. در این نمایشنامه هم چند شخصیت برجسته حضور دارند:
یکی مرد روی بالکن که نماد روشنفکران جامعه است که سعی دارد با سیاه نمایی و دروغ خاطر مردم را مکدر کند و در انتها هم می بینیم، از آنجاییکه اعتماد مردم نسبت به او سلب شده،حرفش خریدار ندارد.
دیگری پیرمرد که مشتی از خروار جامعه ی بی سواد و خرافاتی است.
دکتر که نماد قشر تحصیل کرده است و سعی دارد با مستند کردن وقایع مردم را از فریب برهاند.
مکانیک که جوانی است قلدر و بزن بهادر.
این نمایشنامه در سال ۱۳۴۶ به کارگردانی جعفر والی و بازی عزتالله انتظامی، پرویز فنیزاده، علی نصیریان، منوچهر فرید و مهین شهابی روی صحنه اجرا شد.
A Ba Kolah A Bi Kolah