طغیان توده ها(اختران)



چکيده :
خوزه ارتگايي گاست اسپانيايي از متفکران و فيلسوفان اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم اروپا به شمار مي‌آيد. وي داراي مصنفات زيادي در فلسفه‌ي تمدن است که در آن‌ها تبحر خود را در بسياري از علوم نشان داده است و در واقع مي‌توانيم او را جانشين انسيکو پديست‌ها بدانيم. ارتگا مدت چهل سال از برجسته‌ترين روشنفکران اسپانيا بود و در مرکز فعاليت‌هاي روشنفکري اين کشور قرار داشت که مکتب مادريد نام گرفته بود. وي عملا و نظرا نقش مهمي به عنوان رهبر در سياست وطن خود بازي کرد. کتاب حاضر زماني منتشر شده است که فاشيسم در ايتاليا مستقر شده، ولي هنوز هيتلر در آلمان روي کار نيامده بود، دولت‌هاي بورژوا ليبرال در اروپا و آمريکا زمام امور را دردست داشتند و بحران بزرگ اقتصادي (32-1929) هنوز آغاز نشده بود. در اين زمان ارتگا، مانند بسياري از نخبگان، از اين که مي‌ديد توده‌ي مردم يک‌باره وارد اجتماع شده‌اند، از کلبه‌ها، کشتزارها و حومه‌ها به شهرها روي آورده‌اند و به عنوان اعضاي جامعه در گردهمايي، راه‌پيمايي‌ها، همه‌پرسي‌ها و... شرکت مي‌کنند، بدون آن که تربيت سياسي و اجتماعي لازم را به دست آورده باشند، سخت خشمگين بود. او شاهد انقلاب‌هايي بود که تنها به جابه‌جايي قدرت مي‌انجاميد، بي آن که روابط اجتماعي را اصلاح کند. او مي‌ديد که پيشرفت فناوري با گسترش فرهنگ و معنويت همراه نيست و از اين رويداد احساس خطر مي‌کرد. توصيفي که او از انسان توده مي‌کند بسيار روشنگر و آگاه‌کننده است. ولي با اين وجود افکار وي بسيار اروپامحور و غرب‌محور است و شرق و انسان شرقي را سخت تحقير مي‌کند، چون شناخت درستي از آن‌ها ندارد. بنابراين از نظر ارتگا جامعه‌ي توده‌ عبارت بود از فضاي ناشي از انحطاط دموکراسي بورژوايي، ديوان‌سالاري نهادهاي اجتماعي و شيوع روابط حاکم بر مبادله‌ي پولي به اشکال گوناگون ميان همه‌ي طبقات. به همين دليل، او بازگشت به جامعه‌ي غيرصنعتي و "پرسش عقل" را تبليغ مي‌کند.
144 صفحه - رقعي (شوميز)

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب