پشت جلد کتاب آمده است:

مرگ نه خدای وحشت، بلکه فرشته عطوفت است، و هم از این روست که گاندی توصیه می کند از آن نگريزيم، بلكه و با چهره ای متبسم با آن روبرو . شویم و آن گاه که فرا رسید خوشامدش بگوييم. اندوهی که از جدایی از عزیزانمان -آن گاه که مرگ آن ها را می رباید -در دل حس می کنیم همه ناشی از جهل و خود خواهی ماست.

این کتاب بر آن است تا یاریمان دهد ترس از مرگ را برای همیشه برانیم و آشفتگی و غمگینی همراه با اندیشه مرگ خود و عزیزانمان را وداع گوييم.

 



چکيده :
از بين همه‌ي ترس‌هايي که در زندگي زميني احاطه‌مان کرده‌اند، شايد بتوان گفت: شديد‌ترين و فلج‌کننده‌ترين ترس، ترس از مرگ است. در بيش‌تر موارد، فقط انديشه‌ي مرگ کافي است تا لرزه بر انداممان بيندازد. گاندي در اين نوشتار به ما مي‌آموزد که کودکي، پيري، بيماري و مرگ ملازمان جدايي‌ناپذير جسم‌اند. ما از مرگ مي‌هراسيم از آن رو که مي‌پنداريم با زوال تن، همه‌چيز به پايان مي‌رسد. فراموش مي‌کنيم روحي که درون آن سکني دارد ويراني نمي‌پذيرد. گاندي مي‌گويد: زندگي فقط به آن اندازه تحمل‌پذير است که مرگ را نه دشمن، بلکه دوست خويش بدانيم. مرگ دوست ماست چرا که از زحمت و محنت و رنج‌ رهاييمان مي‌بخشد. اندوهي که از جدايي از عزيزانمان آن‌گاه که مرگ آن‌ها را مي‌ربايد در دل حس مي‌کنيم همه ناشي از جهل و خودخواهي ماست. به اعتقاد نويسنده، اگر فقط مي‌توانستيم پديده‌ها را در پرتوي نور ببينيم، ديگر نه هراسي از مرگ به دل مي‌داشتيم و نه اندوهي از آن در سينه حس مي‌کرديم.
184 صفحه - رقعي (شوميز)
Why fear or mourn death
Why fear or mourn death
Why fear or mourn death

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب