پشت جلد کتاب آمده است:

 

اگر پیشنهادم را رد نمی کردید، این بلا بر سرتان نمی آمدمستقیما به چشمان موران نگریستم. از این حرف چه منظوری داشت؟ می توانستید در بستر گرم و نرمی با ملافه های سفید و بالش پر قو استراحت کنید. آیا این بهتر از زندگی در سیاهچال نبود؟

این سؤالی است که به خود شما برمی گردد

اگر مجبورم نکرده بودید، کارتان به زندان نمی کشیدلابد تعجب می کنید چرا آن قدر طول کشید تا متوجه منظورش شدم. اما باور کنید تا آن لحظه اصلا به او مظنون نشده بودم. حيرت زده پرسیدم:

پس این کار شما بود؟ شما مرا به انکیزیتورها لو دادید؟

مادلن زیبا به مراوده با شیطان متهم است. دادگاه تفتیش عقاید و خرمن آتش در انتظار است. خواسته های نامشروع اوج می گیرند و دغلکاری و عشق و ایمان به مبارزه برمی خیزند. مادلن ناچار است انتخاب کند: اتهامات را بپذیرد، بر تخت شکنجه بخوابد و تن به آهن گداخته بسپارد یا...

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب