تختخواب دیگران
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان ایرانی
- کد محصول : 1.7762
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9786008968474
- مولف: آیدا مرادی آهنی
- وزن(گرم): 370
- تعداد صفحه: 384
- ناشر: کتاب سده
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-34-5 | بخش B ستون 34 ردیف 5
- توضیح: رقعی شومیز
کتاب تختخواب دیگران
کتاب تختخواب دیگران، کتابی است درباره سفر و سفر کردن و هر چیزی که به سفر ربط داشته باشد. همراه با عکسهای رنگی و که حس و حال نوشتهها را منتقل میکند و ذهن انسان را نسبت به مطلب بیان شده، سمت و سو میدهد.
در بخشی از معرفی این اثر اینطور آمده است: «سفرْ خوردن عقربهای کوچک و لبخند پهن آدمهای فضای مجازی نیست. گاه نیش پشه دراکولا، تب مالت و ویروسهای اسهال و استفراغ بنگالی است، و گاه یک درد طولانی از عشقی که جا مانده؛ همان که میماند و مثل یک گربه به در اتاقمان چنگ میزند. رمانتیکها شاید اینطور توصیفش میکردند: وقتی تن غریبهای در شهری غریب وطنت بشود و تو ترکش کنی…»
تختخواب دیگران هم، درباره سفر است. با نویسنده همراه میشویم، به خاک آمریکا قدم میگذاریم، زمانی که او خاطراتش را از رخدادهای گذشته مرور میکند و تمام اینها با دیدن صحنهای رخ داده است، همراه او هستیم. در جاهای مختلفی که سرک میکشد، زندگی میکند و تجربه کسب میکند، پابهپای او قدم برمیداریم و در خاطراتش شریک میشویم. خاطراتی که از آدمهای مختلف و در برخوردها و دیدارهای مختلف به دست آورده است.
آیدا مرادی آهنی در این کتاب از بیگانگیها و آشناییهایش سخن میگوید و در سفرش، ما را به جای جای این سرزمین، میبرد از دریای خزر گرفته تا صخرهای پای پل بروکلین، از لس آنجلس و سان فرانسیسکو گرفته تا منهتن و از دانشگاه هنر پاریس تا دانشگاه هنر نیویورک.
پشت جلد کتاب آمده است:
سفر خوردن عقربهای کوچک و لبخند پهن آدمهای فضای مجازی نیست. گاه نیش پشهی دراکولا، تب مالت و ویروس های اسهال و استفراغ بنگالی است، و گاه یک درد طولانی از عشقی که جامانده؛ همان که می ماند و مثل یک گربه به در اتاقمان چنگ می زند
رمانتیک ها شاید اینطور توصیفش می کردند. وقتی تن غریبه ای در شهری غریب وطنت بشود و تو ترکش کنی. بله، سفر دورمان می کند از بینهایت غم و آرزوهای بربادرفته. سفزرنجمان را پذیرفتنی تر می کند. اما گاه رنج دیگری برایمان نمی آورد؟ از این نظر چقدر شبیه پرواززدگی است، که در تعریف پرواززدگی گفته اند: «ریتم شبانه روزی بدن را به هم می زند. ساعت بایولوژیک تن را آشفته و خواب را پریشان می کند.» آدم یک لحظه خیال می کند که کتسیپوس داردنزدسقراط حال دوستش هیپوتالس را شرح می دهد: «ناخوش است، آشفته است، پریشان احوال است.» درست هم می گفت. عشق چنین بلایی سر اشراف زادهی آتنی آورده بود. سفر گاه با ما چنین می کند.
Other peopls beds