پشت جلد کتاب آمده است:

یادداشت هایی که در این مجموعه گردآوری شده اند، نوشته شده اند تا به صورت سخنرانی ارائه شوند و طبعا تمام دوران زندگی گابریل گارسیا مارکز را در بر دارند؛ از مقاله اول که در ۱۹۴۴ برای خداحافظی از همشاگردی ها در شهر زیپاکیرا نوشته شده است و در آن می گوید: « برای سخنرانی نیامده ام.» تا نطق شاهکارش با عنوان« تنهایی آمریکای لاتین» هنگام دریافت جایزه نوبل تا آخرین آن ها در آکادمی زبان و برای پادشاه اسپانیا در ۲۰۰۷. 



سیمون بولیوار در اواخر عمر، غمگین از قرضی که به دولت انگلیس داشتیم و هنوز موفق به پرداخت آن نشده بودیم و معذب از دست فرانسوی ها که می خواستند آخرین آت و آشغال انقلاب خود را به او بفروشند، ملتمسانه از آنها تقاضا کرده بود: « بگذارید ما با خیال آسوده قرون وسطای خود را بنا کنیم.» آخر سر هم ما به کارگاهی تبدیل شدیم که پر از امیدهای پوچ بود. بزرگ ترین صفت نیک ما « آفرینش» بود ولی ما فقط موفق شدیم از جنگ های دیگران جان سالم به در ببریم. همگی ما، وارثان کریستف کلمب، که در جستجوی هندوستان بر حسب اتفاق کشف شده بودیم. 

 




از همین نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب