پشت جلد کتاب آمده است:

من پا به این دنیا گذاشتم. دنیایی که هرگز در آن احساس راحتی نخواهم کرد. آلن استوارت کونیکسبرگ در اول دسامبر ۱۹۳۵ به دنیا آمد. در واقع من سیام نوامبر نزدیک نیمه شب به دنیا آمدم و والدینم تاریخ را کمی دستکاری کردند تا بتوانم زندگی را روز اول ماه شروع کنم. این تغییر تاریخ هیچ سودی به من نرساند و ترجیح میدادم آنها به جای این کار برایم ملکی، سرمایه ای یا پولی گنده به ارث بگذارند. با اینکه پدر و مادرم در بروکلین زندگی می کردند، در بیمارستان برونکس به دنیا آمدم. نپرسید چطور شد که مادرم این همه راه را تا برونکس طی کرد تا مرا پس بیندازد. شاید آن بیمارستان غذای مجانی می داد. به هر حال مادرم به راحتی از بیمارستان برونکس بیرون نیامد. او تقریبا داشت می مرد. در واقع 
چند هفته ای وضعیت وخیمی داشت. آن طور که خودش می گوید آب درمانی مداوم بود که او را دوباره به زندگی باز گرداند. فقط همین را کم داشتم که پدرم از همان روز اول مسئول نگهداري من شود. فکرش را بکنید اگر قرار بود پدرم مرا بزرگ کند، احتمالا الان سابقه کیفری ای به درازای تورات داشتم. عجیب این است، با اینکه پدر و مادری بامحبت داشتم، آدم بزرگی عصبی شدم! چرایش را نمی دانم. 

 




Apropos of nothing
کتابهای مرتبط
از همین مترجم: فاطمه باغستانی

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب