پشت جلد کتاب آمده است:

هر صورتی ناقص است: صورتها وجود را می پوشانند؛ براساس همین صورت است که خواستن می خواهم دست بیابم) و بایستن(باید دست بیابم) شکل می گیرد. و این چیزی جز انحراف معنانیست. صورت فقط به عنوان آنچه که می تواند این باشد یا شاید این باشد قابل تحمل است.

با این وجود، همین صورت است که تعیین کننده شرایط حضور انسانی ماست. به این ترتیب، آیامی توان ادعا نمود که صورتها قابل استفاده و قابل ارتقاءهستند؟ و در نهایت، آیا می توان امیدوار بود که روزنه ای هرچند کوچک روی این پرده دوداندود ایجاد شده و راهی به سوی زندگی و یا مرگ، چه فرقی دارد، گشوده شود؟

 

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب