پشت جلد کتاب آمده است:

قبول، قبول، خوب دارم بزنید. من پرنده را کشتم. به خدا من گربه ام.

وقتی تافی یک پرنده را داخل خانه آورد إلى بیچاره خیلی ترسید. بعد یک موش آورد. اما تافی دلیل این همه داد و قال را نمی فهمید.

قربانی بعدی دیگر چیست؟ قربانی ای که قرار است از گربه رو وارد خانه شود. سرانجام إلى دل نازک می تواند کاری کند که گربهی عزیزش قبل از این که به دردسر بدتری بیفتد دست از کارهای وحشیانه اش بکشد؟

ماجراهای خنده دار تافی و خانواده ی او از زبان خود گربه ی قاتل

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب