پشت جلد کتاب آمده است:

هنریک ایبسن، نمایشنامه نویس و سراینده نروژی، زاده سال ۱۸۲۸، از بزرگ ترین ستاره های سپهر هنر و اندیشه همه و جهان و همه زمانهاست. در سمرس هلم، ششمین نمایش مدرن او، سمر، پاک مرد سادهاندیش نیکخواهی که به چشم اندازهای تازه ای در زندگی رسیده، می خواهد بندهای خود را از گذشته تنگ و بسته و یک سویه و نامهربان بگسلد و پا به راه تازه ای در زندگی بنهد. در رؤیای آن است که آدم های والای آزاد و شاد بیافریند و پا به میدان رزم فرهنگی و سیاسی آبوخاک خود بگذارد، ولی تازه برایش روشن می شود که ارزیابی نادرستی از خود و دشواری ها و پیرامون خود داشته است. اولریک برندل، آموزگار او و دیگر آوازه گر آرمان ها در نمایشنامه نیز با واقعیت که رودررو می شود، شر می خورد و آشکارا و می گوید که رؤیاپرور بوده است. آدمی به یاد سروده حافظ بزرگمی افتد که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها روشن می شود که آنچه ژسمر را به حقيقتش رسانده، خود چندان از حقیقت بهره مند نبوده است. همه چیز رنگ وروی می بازد و تیره و تار می شود. نمایشنامه داستان یک فروپاشی دوگانه است: کهنه با گناهان هم خود از میدان بیرون می رود. احساس گناه اراده و توان آدمی او را ناکار می کند و می تواند خود آن کسی را هم که دیگران را ویران می کند، ویران کند. ولی نو نیز اینجا رو به فروپاشی است. دستیابی به آماجي چون آزادی از بند گناه، - شاید 

 




Rosmersholm
از همین نویسنده: هنریک ایبسن

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب