پشت جلد کتاب آمده است:

 

الوود جوان سیاه پوستی ست که هدفش راهیابی به دانشگاهی در نزدیکیهای خانه است. اما نادانسته سوار یک ماشین سرقت شده می شود و بعد، محکوم به این که مدتی را در نیکل بگذراند. آنچه در آکادمی نیکل می گذرد، با تصویری که مردم از آن دارند، هیچ قرابتی ندارد، اما الوود آرمان گرا و خوش بین تصمیم می گیرد از سختیهای آنجا درس بگیرد. از سر خوش شانسی با ترنر آشنا می شود که مثل او ایدئالیست نیست، اما به الوود کمک می کند که در آکادمی نیکل زنده بماند. آنچه إلوود در آنجا تجربه می کند، دیگر هرگز رهایش نمی کند. این داستان بر اساس تاریخچهی مدرسه ای پسرانه در فلوریدا نوشته شده که صد سال پس از تأسیس، سرانجام در سال ۲۰۱۱، تعطیل شد، «آکادمی نیکل»ی که کلشن وایتهد در این داستان بیان می کند نیز نوعی مؤسسه است که هدفش اصلاح پسرهای بد و تبدیل آنها به مردان جوان خوب است. داستان پسران نیکل که در دهه ۱۹۶۰ میلادی رخ می دهد، هم کتابی خواندنی است و هم وقایع نگاری قدرتمندی از نژادپرستی و نابرابری که همچون اهرمی میل ما به نادیده گرفتنش را به چالش می کشد. 

 




The Nickel Boys

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب