پشت جلد کتاب آمده است:

خواندن این کتاب، دوران کودکی ام را در کره برایم زنده کرد. تجربیات دلخراشی را به یادم آورد که سعی کرده بودم آنها را غیرعادی تلقی کنم. اما بعد از خواندن این کتاب متوجه شدم تجربیاتم برای هر کسی می تواند اتفاق افتاده باشد، درست مثل ترس ها و تشویش هایی که جییونگ هر روز متحمل می شود. کیم جی یونگ مادری جوان است که به دلیل ماندن در خانه دچار روان پریشی شده است. او روزی از خواب برمی خیزد و دیگر خودش نیست، روزی مانند مادرش حرف می زند و روزی مانند دوستی که پارسال هنگام به دنیا آوردن فرزندش از دنیا رفت. انتظارات جامعه آن قدر جی یونگ را کلافه کرده که احساس می کند دیگر در جسم اش جایی برای خودش ندارد. این رمان تصویرگر سویه زشت جوامعی است که با وجود شکوفایی، پیشرفت و فراهم آوردن ابزار رفاه و آرامش، همچنان وقتی پای جنسیت به میان می آید، عاری از خرد و پیشرفت به نظر می رسند. 
یونی هونگ، روزنامه نگار و نویسنده کرهای امریکایی، نیویورک تایمز 
رمانی که داستان سه نسل از زنان کره را بازگو می کند، از نابرابری ها و تبعیضها می گوید و اینکه چقدر دشوار است زنی پا روی امیال و آرزوهایش بگذارد، فقط در خانه بماند و فرزندانش را بزرگ کند. «کیم جییونگ» از این واقعیت سخن می گوید که بیشتر زنان اگرچه تلاش می کنند مادری نمونه باشند، در معرض افسردگی ها و مشکلات روحی هستند که هم از زیر پا گذاشتن خواسته های فردی شان نشئت می گیرد و هم از معضلاتی که از بیرون بر آنها وارد می شود. 

 




Kim Jiyoung, born 1982

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب