پشت جلد کتاب آمده است:

بحران هویت، مهاجرت، مهاجران و کشتی هایی که در عین به گل نشستگی با هزاران امید چشم به مقصد دارند، اینها مضامینی اند که این روزها اخبار دنیا را به خود اختصاص داده اند. رمان پاتریسا نیز با نگاهی متفاوت به این مضامین و مفاهیم می پردازد و به زیبایی آن ها را به مفهوم عشق پیوند می زند. ا در بخش هایی از رمان از زبان قهرمان داستان می خوانیم: « پاتریسیا، حق داشتید از دست من عصبانی باشید. ولی همه چیزهایی که به شما گفتم عین واقعیت بود. با شما، هم شانس داشتم، هم عشق. ولی نمی توانستم مال شما باشم. مال هیچ کس نبودم. حتی مال خودم. قبل از آشنایی با شما، از سفید پوست ها متنفر بودم. فکر می کردم آن ها مالک همه چیز هستند. امروز دیگر نمی توانم این طور فکر کنم. پاتريسيا، شما برایم کارهایی کردید که هیچ کس نمی کرد، شما پذیرفتید وجود سفیدتان را با من پیوند بزنید.) 

 




Patricia

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب