زندانی آسمان

معرفی کتاب زندانی آسمان اثر کارلوس روئیت ثافون
رمان «زندانی آسمان» قسمت سوم از چهارگانه ی «گورستان کتاب های فراموش شده» است و درواقع جلد سوم کتاب بسیار پرطرفدار «سایه ی باد»، اثر کارلوس روییث ثافون.
ثافون در این رمان مقدمه ای رازآمیز فراهم می کند تا دهن خواننده را برای ورود به فضای دگرگون و غیرقابل تصور جلد چهارم و نهایی مجموعه ی «گورستان کتاب های فراموش شده» آماده کند. «زندانی آسمان» شش سال بعد از «سایه ی باد» و سه سال بعد از «بازی فرشته» منتشر شد.

محل و زمان واقعه: بارسلون سال ۱۹۵۷، حدود دو سال پس از وقایع کتاب «سایه ی باد» ایام کریسمس است و خانواده ی سمپره با وجود رونق کم بازار فروش کتاب و فضای بی روح جامعه ی فرانکوزده ی اسپانیا دلایل خود را برای شاد بودن در آغاز سال نو دارند: اضافه شدن کودکی به نام خولین به جمع کوچک خانوادگی آنان و نیز ازدواج قریب الوقوع دوست و همکارشان رومرو دتورس. اما در این میان ورود مردی غریبه و مرموز به کتاب فروشی و تقاضای عجیب او و فاش شدن رازهایی مهیب که به مدت دو دهه در گذشته ی تاریک شهر خفته اند، همه چیز را تحت الشعاع خود قرار می دهد. حضور مرد غریبه دانیل و فرمین را درون ماجرایی می کشاند. ماجرایی که سرآغاز آن به ابتدای دهه ی چهل میلادی و ماه های ابتدایی حکومت دیکتاتوری فرانکو برمی گردد. به حقایقی مخوف که بناست رمان های «سایه ی باد»، «بازی فرشته» را در یک نقطه به هم برساند و مسیر زندگی آنان را برای همیشه دچار تغییر کند.

کارلوس رویز زفون (انگلیسی: Carlos Ruiz Zafón؛ زادهٔ ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۴) نویسنده داستان های جنایی و معمایی اهل اسپانیا است.کارلوس لوئیت ثافون در بارسلونا بدنیا آمد. او که در اسپانیا بزرگ شد ، زندگی کاری خود را با کسب درآمد در تبلیغات آغاز کرد. پدربزرگ و مادربزرگ او در یک کارخانه کار کرده بودند و پدرش بیمه می فروخت. در دهه 1990 ، روزی زافان به لس آنجلس نقل مکان کرد و مدت کوتاهی در زمینه نویسندگی روی پرده کار کرد. او به انگلیسی مسلط است.بیشتر تاثیرات کار های او از نویسندگان قرن 19، داستان ها...

پشت جلد کتاب آمده است:

زندانی آسمان جلد سوم از مجموعهی گورستان کتاب های فراموش شده چهار گانهی محبوب کارلوس روئیث ثافون است، پس از سایه ی باد و بازی فرشته

بارسلون، سال ۱۹۵۷، حدود دو سال پس از وقایع کتاب سایهی باد. ایام کریسمس است و خانوادهی سمپره با وجود رونق کم بازار فروش کتاب و فضای بی روح جامعهی فرانکوزدهی اسپانیا دلایل خود را برای شاد بودن در آغاز سال نو دارد: اضافه شدن کودکی به نام خولین به جمع کوچک خانوادگی آنان و نیز ازدواج قریب الوقوع دوست و همکارشان، فرمین رومرو د تورس. اما در این میان، ورود مردی غریبه و مرموز به کتاب فروشی و تقاضای عجیب او و فاش شدن رازهایی مهیب، که به مدت دو دهه در گذشتهی تاریک شهر خفته اند، همه چیز را تحت الشعاع خود قرار می دهد.

حضور مرد غریبه دانیل و فرمین را درون ماجرایی می کشاند که سر آغاز آن به ابتدای دههی چهل میلادی و ماههای ابتدایی حکومت دیکتاتوری فرانکو برمی گردد، به حقایقی مخوف که بناست رمان های سایهی باد و بازی فرشته را در یک نقطه به هم برساند و مسیر زندگی آنان را برای همیشه دچار تغییر کند. ثافون در این زمان مقدمه ای راز آمیز فراهم می کند تا ذهن خواننده را برای ورود به فضای دگرگون و غیرقابل تصور جلد چهارم و نهایی مجموعهی «گورستان کتابهای فراموش شده)آماده سازد.

فرمین با لحنی مدعی گفت: «آیندهای جهان چیزی شبیه به داستان های نوار رو در ذهن تداعی می کنه، دانیل. اگر قرار باشه که در این عصر سلاخی و کشتار انسان ها عطر خاصی مد بشه، همون بوی گند دروغ گویی و تعفن جرم و جنایات، که حالا در لباسی مبدل، در قالب هزار نام ادبی خوشایند و با شکل و ظاهری متفاوت به خورد مردم داده میشه خیلی هم مناسب و برازنده ی دنیای این روزهاست.»