معرفی کتاب عشق و زباله اثر ایوان کلیما
«عشق و زباله» در بسیاری از نقدها با رمان بزرگ «سبکی تحمل ناپذیر هستی» نوشته ی «میلان کوندرا»، هم وطن «ایوان کلیما»، قیاس شده است. البته که این قیاس از جنبه هایی که مربوط به عشق، سیاست و تنهایی انسان مدرن می ‎شود، درست است، ولی خب دوستداران «ایوان کلیما»، شیفته ی نگاه ویژه و منحصربه فرد او به عشق، وضعیت های سیاسی – اجتماعی و گزندگی لحن و زبانش هستند. البته علاوه بر همه ی این ها، دلبستگی و شیفتگی کلیما به «فرانتس کافکا» مسئله ای ست که همواره در آثار او نمود دارد. «عشق و زباله» نه فقط شخصیتی از جنس شخصیت های کافکا را در خود دارد، بلکه خود کافکا و زندگی شخصی اش نیز در زندگی و منظر شخصیت اصلی رمان به جهان، نمود دارد. شخصیتی با تلاش ها، درماندگی ها و مصائب زیستن در اجتماعی که هیچ راهی برای ارتباط و گفت وگو در آن وجود ندارد. اجتماعی که آدم ها در تراژدی های شخصی خودشان غرق شده اند. ناکامی، عنصر اساسی زیست قهرمان داستان «عشق و زباله» را تشکیل می دهد. ناکامی در دوست داشتن به طریقی که می خواهد، او را از عشقش و خانواده اش دور می کند و این دوری را پایانی نیست چون حاصل تعمق در این ناتوانی است! کلیما در «عشق و زباله» با اتکا به واقعیت انسانی و زندگی اجتماعی اش، موفق می شود گرما و روحی انسانی را جلوه دهد که برای رمانی کافکایی اعجاب انگیز است.

 

 

ایوان کلیما، زاده ی 14 سپتامبر 1931، نویسنده ای اهل چک است.کلیما دوران کودکی خود را در ترزیناشتات گذراند. بسیاری از آثار کلیما و هم عصرانش در دوره ای ممنوع الانتشار شدند اما او از کشورش خارج نشد و به گفته ی خود، در کنار شادی ها و اندوه های هموطنانش ماند. او در سال 1969 به دعوت دانشگاه میشیگان، برای تدریس به آمریکا رفت. کلیما یک سال بعد به پراگ بازگشت و به نوشتن نمایشنامه و داستان روی آورد اما آثارش تا سال 1989 فقط در خارج از چکسلواکی منتشر می شدند. کلیما در سال 2002 موفق شد جایزه ی فرانتس کاف...




Love and Garbage

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب