زنبوردار حلب
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
- کد محصول : 2.49099
-
وضعیت :
ناموجود
- مولف: کریستی لفتری
- مترجم: محمدصالح نورانی زاده
- وزن(گرم): 290
- تعداد صفحه: 294
- ناشر: خوب
- توضیح: ترجمه آرزو مقدس
کتاب زنبوردار حلب
نوری، زنبورداری در حلب سوریه و همسرش افرا، یک هنرمند بود. البته همه ی این ها قبل از جنگی بود که زندگی آنها را از هم پاشید و در آن متحمل شدیدترین خسارت ها شدند. قبل از جنگ، آنها زندگی ساده اما شادی را در میان دوستان و خانواده داشتند؛ افرادی که معنای مهمترین چیز در زندگی، یعنی عشق را می دانستند و این قصه ی "زنبوردار حلب" از "کریستی لفتری" است.
با قتل عام و سر بریدن مردان، زنان و کودکان بی گناه، اوضاع روز به روز خطرناک تر می شد. آنها چاره ای نداشتند جز اینکه از آنچه از شهر زیبایشان باقی مانده بود، دل بکنند و تنها زندگی ای را که تا به حال شناخته بودند، ترک کنند. آنها به یکی از هزاران آواره تبدیل می شوند؛ پناهجویانی که سفر خطرناکی را در سرزمین ها و دریاهای طوفانی در پیش می گیرند، در حالی که در طول راه با نفرت و پیش داوری های زیادی روبرو می شوند. این افراد شاهد وحشت های باورنکردنی بوده اند که باعث شده غم و اندوه آنها را در هم بشکند و آسیب دیده، رها کند. آنها باید باور داشته باشند که خانه جدیدی در جایی پیدا خواهند کرد اما آن، خانه ای خواهد بود که اتاقهایش خالی از افرادی است که آنها عاشقشان بودند.
"کریستی لفتری" از صلاحیت ادبی بالایی برخوردار است و "زنبوردار حلب" داستانی است جذاب و در عین حال واقع گرایانه، زیرا او مدتی را به عنوان داوطلب در مرکز پناهندگان تحت حمایت یونیسف در آتن کار می کرد.
"زنبوردار حلب" رمانی دلخراش و تامل برانگیز است که حتی توصیف ساده عشق و توجهی که نوری به زنبورهای دوست داشتنی خود نشان می داد، آنقدر تکان دهنده است که می تواند قلب شما را در هم بفشرد.
پشت جلد کتاب آمده است:
زنبوردار حلب اثری داستانی است؛ امانوری و عفرا در نتیجه تک تک گامهایی در ذهن من جان گرفتند که پا به پای کودکان و خانواده هایی برداشتم که خود را به یونان رسانده بودند. داستانی نوشته ام تا راهی باشد برای نشان دادن چگونگی حضور ماکنار کسانی که داغهای فراوانی تحمل کرده اند و بیش از هر چیز در جهان دوستشان داریم. زنبوردار حلب داستان همین داغ های عمیق، عشق و یافتن روشنایی است. این همان چیزی بود که من در خیابان ها و اردوگاه های آتن دیدم و شنیدم و احساس کردم.
توری و عفرا هنگام سفر در جهانی فرو پاشیده نه تنها باید بار اندوه جانکاهشان را به دوش بکشند، بلکه با خطرهایی نیز روبه رو می شوند که دلیر ترین انسانها را نیز مقهور خود می کند. ورای همه اینها، باید سفری را برای بازیافتن یکدیگر آغاز کنند.