پشت جلد کتاب آمده است:

عدالت فقط با انجام جنایت است که می تواند دوباره برقرار شود.

 دکتر ایزاک کوهلر، نماینده ی سابق مجلس ایالتی و سیاستمدار صاحب نام، وارد رستوران شلوغ دتئاتر در قلب زوریخ شد، رولوری بیرون کشید و بی آنکه قبلش دوستانه سلام و احوالپرسی کرده باشد، شلیک کرد به پروفسور وینتر، عضو انجمن قلم. قتل مقابل چشم دهها شاهد رخ داد. قاتل با خونسردی خودش را تحویل پلیس داد و وکیل لاابالی و بی اعتباری چون اشپت را برای نشان دادن سویه های دیگر قتل و بررسی احتمالات استخدام کرد. آیا ایزاک کوهلر می خواست مفهوم عدالت را به سخره بگیرد؟ عدالت کی و کجا اجرا خواهد شد؟ دورنمات در زمان نوار عدالت سویه های طنز آمیز و شریرانه ای که یک دستگاه حقوقی در دامش می افتد ترسیم کرده است، دوگانه ی همیشگی عدالت و جرم.

 

دورنمات هجوی از شرارت های نهفته در مفهوم اجرای عدالت ساخته است. این رمان اوج توانایی اوست. اینجا با نوعی بازی روبه رو هستیم، بازی ای که با شلیک یک تپانچه به مغز مردی محترم شروع میشود.

پابلیشرز ویکلی

 

چه کسی جز دورنمات می توانست چنین شخصیت هایی فراموش نشدنی خلق کند؟ او از سیاست حرف می زند؟ از عدالت یا قلب واقعیت؟ نه، او رمان تمام عیاری می نویسد که فراموشش نمی کنیم.

اورسلاهگی۔ منتقد ادبی

 




The Execution of Justice

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب