پشت جلد کتاب آمده است:

بازی فرشته که قسمت دوم از چهار گانهی «گورستان کتاب های فراموش شده» أثر کارلوس روئیث ثافون، نویسندهی فوق العاده محبوب اسپانیایی و در اصل کاتالونیایی محسوب می شود، به بارسلون دههی ۱۹۲۰ میلادی رفته است، در دل عمارتی رهاشده و قدیمی. مردی جوان از راه نوشتن داستانهای دلهره آور و عامه پسند روزگار می گذراند. او در تنهایی به جهان کتاب ها و کلمات پناه آورده تا انسان ها رنجها و گذشته ی دردناکشان را به دست فراموشی بسپارند. اما ظهور ناشری ناشناس، یافتن کتابی مرموز در دل هزارتوی گورستان کتاب های فراموش شده سایه ی عشقی آتشین، سر باز کردن پیشینهی عمارتی که در آن به سر می برد و پیوند خوردن همگی اینها به یکدیگر، نویسنده را به گرداب ماجرایی نفس گیر می کشاند تا روایتی دیگر از رازهای شهر بارسلون و اسراری ناگفته از رمان سایهی باد را بازگو کند. ثافون بار دیگر خواننده را به فضایی جادویی و گوتیک هدایت می کند تا داستانی سرشار از دسیسه، عشق و تراژدی را در هزارتویی که گاه به تاریخ، اسطوره و روان شناسی نیز راه می برد روایت کند. علاوه بر مارکز، أمبرتو اکو و بورخس، که در رمان سایهی باد با یکدیگر تلاقی داشتند، در بازی فرشته باید ضلع چهارمی به آنها افزود که همانا چارلز دیکنز است

ممکنه هیچ وقت در زندگیت عاشق نشی، ممکنه نتونی و یا حتا نخواهی بخشی یا تمام زندگی خودت رو به شخص دیگه ای ببخشی و مثل من یک روز در چهل و پنج سالگی چشم باز کنی و ببینی که دیگه جوان نیستی و اینکه هرگز نتونستی آواز دسته جمعی کوپیدها رو در حال نواختن چنگ بشنوی و به کشف بستر گل های رز سفید بر محراب الهی نائل بشی. اونجاست که تنها راه انتقام باقی مانده برای تو در دزدی کردن از زندگی همراه با عیش ونوش در خانه های بدنام و تن دادن به لذتهای آنی جسمی خلاصه میشه؛ لذتی که خیلی سریع تر از تخیلات بزرگ بخار میشه و به آسمان میره، ولی در این دنیای گنداب زده و متعفن - جهان ناپایدار رو به فسادی که همه چیز در اون با زیبایی آغاز میشه و با خاطرات دردناک به پایان می رسه - شاید این لحظات نزدیک ترین چیز به توصیف همون بهشتی باشن که همیشه دربارهش شنیدیم.»




The Angel's Game

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب