کتاب سدی برابر اقیانوس آرام 
سدی بر اقیانوس آرام اتوبیوگرافی داستانی مارگریت دوراس است که دوره ای کوتاه از دوران جوانی - یا دقیق تر، دوران گذاز از نوجوانی به جوانی - اش را با زاویه ی دید سوم شخص روایت می کند. در نقطه ی آغازین روایت، سوزان(مارگریت) هفده ساله است و به همراه برادر کوچک تر و مادرش در خانه ی رو به ویرانی شان در ویتنام زندگی می کنند. پیش تر، برادر ارشد ناخلف خانه را برای همیشه ترک کرده است و مادر در حال دست و پا زدن در باتلاق فقر مشغول آخرین تقلاهای پیش از جنون و مرگ است....

 

پشت جلد کتاب آمده است:

سرگذشت دوراس از نم - دمہ جنگلها شروع می شود، از نور کاهرنگ آسیای تحت استعمار، از آرامش شبهای فارغ از صدای آمدوشد کولیها، از لحن تودماغی زبان آنامی ویتنامی)، زبانی که شهر و دیار و ده را می شکافد و 
در می گذرد. 
مارگریت دوراس از آن ایام دربندماندۀ کودکی خسته نشد، از آن آزمونگاه آثار آتی هم بعدها هیچ وقت خسته نشد. سرگذشت تکه تکه شده اش از پی هر گسست از نو شروع می شود. لازم بوده که زمان را تا انتها طی کند، ملاحت نوخاسته سالهای نوباوگی را دوباره زنده کند تا آن نور شیری رنگ سپیده دم ازل دوباره بتابد به سرزمین ایام کودکی آسیا. کوشن شین. بعدها هم هیچ وقت هیچ چیز نتوانست این ایام رفته کودکی را از بین ببرد یا بدیل آن شود، نه دلبستگیها، نه فرزند زاده عشق، نه سقف و سرپناههای آسوده، نه الكل و نه حتى غافلگیری مرگ، چون دلیل راه فقط کتاب است، کتاب. 
آلن ویرگندله




Un Barrage contre le Pacifique

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب