پشت جلد کتاب آمده است:

زیر حجاب های ما زنان مسلمان دل هایی تپنده هست و رویاهایی از عشق. پندارهایی آکنده از حکایت های پریان و شاهزاده ها و خوشبختی ای که خواهد آمد. نهفته در پس سرتیترهای غالبا گمراه کننده درباره ترور و تبهکاری، که گفته می شود به خاطر اسلام است، مسلمان ها را پیدا میکنی: مردمی معمولی و عادی که همه شان چیزی را دارند که به بشر تعالی می بخشد و بعد برینی درون آنها را به زندگی های خاکی شان پیوند می دهد؛ چیزی که به آن عشق می گویند. زنان مسلمان داستان های زیادی برای گفتن دارند که برخی از آنها ناگوار است: رنج و سرکوب و سوء استفاده هایی که برخی از زنان به نام مذهب گرفتار آن می شوند، اما .... داستان هایی مثل داستان من ناشنیده مانده اند. چون با پیش پنداشته های قالبی، که داستان هایی درباره سرکوب کردن اسلام یا کسانی است که از اسلام بیرون رفته اند، یکسره جور درنمی آید. با این وجود، چنین داستان هایی در عین حال برای فهم ما از معنای «زن مسلمان» تعیین کننده است. همه زنان مسلمان در معرض ازدواج اجباری یا زندانی شدن نیستند. ما موجوداتی تک بعدی و نهفته در پس حجاب های ماتمان نیستیم. بسیاری از زنان مسلمان، مثل من، اسلام را تجربه ای مثبت، آزادی بخش و تعالی دهنده می یابند. ما عاشق زندگی هامان هستیم، بیشتراز بیشتر. من داستانم را به همه زنان مسلمان هدیه می کنم تا خوش طبعی، امید و انسانیت بتواند بار دیگر بخشی از تاریخ ما شود.

(برشی از مقدمه کتاب)

 




Love in a Headscarf

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب