پشت جلد کتاب آمده است:

اورحان پاموک (۱۹۵۲)

نویسنده ی ترک، متولد استانبول. پس از پایان تحصیلات متوسطه در کالج او امریکایی رابرت در استانبول، وارد دانشکدهی فنی استانبول شد تا معماری بخواند اما این رشته را نیمه تمام رها کرد و در رشته ی روزنامه نگاری فارغ التحصیل شد، گرچه هیچ وقت روزنامه نگاری نکرد سال ۱۹۸۲ با اولین رمانش، «جودت بیک و پسرانش» جوایز اورهان كمال و کتاب سال را به خود اختصاص داد. بعد از چاپ رمان دومش، «قلعهی سفید» که به بسیاری از زبان های دنیا ترجمه شد، کرسی تدریس ادبیات داستانی دانشگاه کلمبیا را پذیرفت و چند سال در نیویورک زندگی کرد. رمان های بعدی پاموک، «نام من سرخ» و «برف»، چند جایزدی مهم بین المللی برایش به ارمغان آوردند و او به معروف ترین نویسندهی ترک در دنیا بدل شد. سال ۲۰۰۵، طی یک سخنرانی جنجالی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، سیاست های دولت ترکیه در رابطه با کردهای ترکیه را زیر سئوال برد و از این موضوع انتقاد کرد که دولت همه را وادار می کند نسبت به نسل کشی ارمنی های ترکیه در سالهای ابتدایی جنگ جهانی اول سکوت کنند. این سخنرانی با واکنش تند ملی گرایان ترکیه و دولت وقت مواجه شد، اما پاموک بر اظهاراتش پافشاری کرد. اورحان پاموک، سال ۲۰۰۶، برنده جایزه نوبل ادبیات شد.

وقتی داشت در کوچه ای که انگار تا ابدیت ادامه داشت به سمت خلیج راه می رفت چشم اندازی که از بالکن خانه ی سلیمان دیده بود در مقابل چشمانش جان گرفت. چیزی که می خواست به شهر بگوید و روی دیوارها بنویسد حالا به ذهنش آمده بود. این هم نظر رسمی و هم شخصی اش بود؛ هم نیت قلیش و هم زبانش، با خودش گفت: «من در این دنیا رایحه را بیشتر از همه دوست داشتم

 




A Strangeness in My Mind

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب