پشت جلد کتاب آمده است:

 

کرایست مینستر شهری است دانشگاهی و بهشتی و خیال انگیزی که از دور خیال جود فاولی را به سوی خویش می خواند. اما چیزی که جود را از مسیر این علاقه منحرف می کند کشف زنان و لذت ناشی از همدمی با آنهاست: آری، همه آرزوها را فدای عشق جسمانی آرابلا و نیاز روحی خود به دختر عمو سو می کند. این دو... این عشق خاکی و اثیری، وی را از مسیر اولیه ای که برای خود معین کرده بود دور می کنند و به کشمکش با جامعه وا می دارند... کشمکشی که جود را به خاک مذلت فرو می غلتاند.

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب