کتاب سنگ های شامگاه  
منظومه شعر او اما بیش از آنکه در سودای قرار دادن جهان کلمات رویاروی جهان واقعی ما باشد، در صدد ترسیم مسیر و گشایش راهی است رویاروی ما و به یاری کلمات، برای درک وجود و درک حضور جهانی واقعی. شعر بونفوا بر نگاه ما به زبان و جهان واقعی و خاص نسبت میان این ارکان در قلمرو شعر موثر بوده است.

او در سال 1981 به کرسی استادی کلژ دو فرانس نائل آمد و بر جایگاهی نشست که با مرگ رولان بارت خالی شده بود. بونفوا پس از پل والری نخستین شاعری است که به این کرسی برگزیده می شود. بونفوا با پشت سرگذاشتن 93 بهار، عاقبت در اول جولای 2016 از آستانه ی ناگزیر گذشت. ردّ نازدودنی عمر او بر خاک روزگار ما کارنامه ای است پروپیمان در عرصه های شعر، جستارنویسی، نقد ادبی، و نیز اسطوره شناسی.

در بخش ابتدایی این کتاب و در یادداشت مترجمان آمده است: «شاید بتوان کتاب پیش رو و خاصه بخش اشعار این کتاب را به معنایی دقیق، ترجمه ای دونفره و دوزبانه (از دو زبان فرانسه و انگلیسی) نامید. البته ممکن است مقدمات همگان در خصوص این ترجمه دونفره یک کتاب شامل چه روش ها و نیز چه دلایلی است یکسان نباشد. ما تنها می توانیم مختصری از روش و نیت خود را در باب ترجمه این اشعار شرح دهیم در ابتدا باید بگویم ضرورت دونفره بودن این ترجمه به هیچ روی ضیق وقت نبوده است بلکه بیشتر می توان از آن به منزله مشارکت در شناختی وسیع تر از سازوکار پیچیده، گسترده، اما در عین حال دقیق و یکدست شعر بونفوا یاد کرد.»

کتاب پیش رو از دو بخش «اشعار» و «جستارها» تشکیل شده است. در بخش نخست، تمامی اشعار ترجمه ای است از کتاب دو زبانه ی گزیده ی اشعار ایو بونفوا که جان نوتن و آنتونی رودالف، مترجمان، نویسندگان و بنفواشناسان انگلیسی زبان، از هست دفتر شعری که ایو بونفوا از سال 1953 تا 1993 سروده است برگزیده اند و به زبان انگلیسی ترجمه کرده اند. در بخش دوم این کتاب ابتدا با دو مقدمه بر شعر و اندیشه ی ایو بونفوا روبه رو خواهید بود.

 

 

پشت جلد کتاب آمده است:

ایو بونفوا را مهم ترین و تأثیرگذارترین شاعر فرانسوی بعد از جنگ جهانی دوم لقب داده اند. شعر او، که واجد سویه های غنایی و فلسفی قابل تأملی است و در ادامه ی سنت شعری بودلر و رمبو تشخص یافته است، به منظومه ای می ماند که مضامینی چون مرگ، تناهی، وجود، رویا، واقعیت و امید از اختران پرفروغ آن به شمار می روند، و آنچه در کانون آن منظومه گویی سوسو می زند، ایدهی «حضور» است، خورشید گم و پیدایی که بونفوا را به «شاعر حضور» ملقب کرده است. منظومه ی شعر او اما بیش از آنکه در سودای قرار دادن جهاني كلمات رویاروی جهان واقعی ما باشد، درصدد تر سیم مسیر وگشایش راهی است رویاروی ما، و به یاری کلمات، برای درک وجود و درک حضور جهان واقعی. شعر بونفوا بر نگاه ما به زبان و جهان واقعی و خاصه نسبت میان این ارکان در قلمرو شعر مؤثر بوده است. 
او در سال ۱۹۸۱ به کرسی استادی کلژ دو فرانس نائل آمد و بر جایگاهی نشست که با مرگ رولان بارت خالی شده بود. پونفوا پس از پل والری نخستین شاعری است که به این کرسی برگزیده می شود. بونفوا با پشت سر گذاشتن نودوسه بهار، عاقبت در اول جولای ۲۰۱۶ از آستانه ی ناگزیر گذشت. رد نازدودنی عمر او بر خاک روزگار ماکارنامه ای است پروپیمان در عرصه های شعر، جستارنویسی، نقد ادبی، و نیز اسطوره شناسی




Selected poems
کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب