ولگردی با قصد قبلی
- دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
- کد محصول : 1.39603
-
وضعیت :
موجود
- شابک: 9786002532688
- مولف: امیر حسین خورشید فر
- مترجم: امیرحسین خورشیدفر
- وزن(گرم): 186
- تعداد صفحه: 182
- قفسه نگهداری در کتابسرا: B-3-6 | بخش B ستون 3 ردیف 6
- توضیح: رقعی شومیز امیرحسین خورشیدفر
پشت جلد آمده است:
ولگردی با قصد قبلی از موفق ترین کتابهای میوریل اسپارک است که به فهرست نهایی جایزه من بوکر نیز راه یافته بود. این کتاب در زمان انتشارش با استقبال منتقدان روبرو شد. مجله تایم نام این نویسنده زن اسکاتلندی را در فهرست پنجاه نویسنده بریتانیایی (۱۹۴۵ تا ۲۰۰۵) در رده هشتم قرار داد. طنز زیرپوستی، نثر منعطف و شخصیت های خودویرانگر و زنان مبارزه جو، از جمله خصلت های داستان های اسپارک است در این رمان، فلور تالبوت - که نویسنده ای جوان است . برای امرار معاش، در انجمنی به اسم «تالیف شرح حال» استخدام می شود. این انجمن را مردی به نام بارون سرکوئنتین راه انداخته و در تلاش است تا چند اشراف زاده را به نوشتن بیوگرافی شان ترغیب کند. فلور در اینجا شروع به کار می کند و همزمان در صدد است که از سر گذشت آن افراد به عنوان منبعی برای رمان تازه اش بهره بگیرد. اما کم کم به سرکوئنتین ظنین می شود و بوی تقلب و اخاذی به دماغش می خورد.
میوریل اسپارک، زاده ی 1 فوریه ی 1918 و درگذشته ی 13 آپریل 2006، رمان نویس، نویسنده ی داستان کوتاه، شاعر و مقاله نویس اسکاتلندی بود. او در ادینبورگ به دنیا آمد و در مدرسه ی دخترانه ی جیمز گیلسپی تحصیل کرد. اسپارک سپس در کالج هریوت وات، دوره های مکاتبات تجاری و خلاصه نویسی را گذراند. وی سپس برای مدت کوتاهی به تدریس زبان انگلیسی روی آورد و بعد از آن به منشی گری در یک فروشگاه مشغول شد.اسپارک، نویسندگی را به طور جدی با شعر و نقد ادبی آغاز کرد. او در سال 1954 به کلیسای کاتولیک پیوست که خودش این اقد...
قسمت هایی از کتاب ولگردی با قصد قبلی
همیشه خدا عشق کتاب بودم. هر چه صورت حساب نگه داشته ام، برای کتاب است. مثلا به عوض قرض سنگینم به یک کتابفروش، ناچار شدم کتاب نایابی را به کتابفروش دیگری بفروشم. دلیل علاقه من به یک کتاب، نایاب بودن نبود. بله، من کتاب باز نبوده و نیستم. محتوای کتاب، آن چیزی است که ضربان قلب مرا تند می کند. چند بار هم کتابخانه عمومی را امتحان کردم ولی در حقیقت اصل برنامه من در کتابفروشی هاست. بگذارید اعتراف کنم، عطش داشتن مجموعه اشعار آرتور کلاف یا کلیات جدید چاوسر بود که پایم را سست می کرد و مجبورم می کرد پشت میز مذاکره با کتابفروش بنشینم و آخرش هم برگه صورت حساب را امضا کنم...
زندگی ضیافتی است بالکل غیر رسمی که برای تقدم و تاخر هیچ قاعده ای ندارد و خبری از دعوت و مهمان نوازی در آن نیست .
کم پیش می آید که برای پروراندن درست موضوع حاجت به زیاده گویی باشد . هر چند گاهی موضوعی حقیر بیان نمی شود مگر با کلمات بسیار.
Loitering with Intent