پشت جلد کتاب آمده است:

اسوو باندینی تک و تنها رنج می کشیدآن هم نه با بدنی پردردبدتر از آن، با روحی پردردکجای دنیا می شد دردی بزرگ تر از در روح پیدا کرد؟

جان فانته سال ۱۹۰۹ در دنور به دنیا آمد و در جوانی به لس آنجلس مهاجرت کرداز سال ۱۹۳۰ نوشتن را آغاز کرد و چند داستانش در مجله های ادبی منتشر شدمدتی هم در هالیوود فیلمنامه نوشت از جمله برای فیلم سرشار زندگی که اقتباسی بود از رمان خودشبه او «جواهر گمشده ی ادبیات آمریکا» لقب داده اند و بوکوفسکی درباره ی او گفته: «فانته خدای من بود». در سال ۱۹۸۷، پس از مرگش، از سوی انجمن ادبی پن جایزه ی یک عمر فعالیت ادبی دریافت کردتا بهار صبر کن، باندینی جلد اول چهارگانه ی معروف او است.

 

 




یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب