کتاب دختر خوب به عنوان اولین اثر نویسنده، مجموعه‌ای از حوادث پیچیده و هیجان انگیز را برای مخاطب خود ترسیم می‌کند تا جایی که بسیاری از منتقدان از آن به عنوان رقیبی برای رمان دختر گمشده یاد می‌کنند.

میا دنت ناراحت از منتفی شدن قرار ملاقات، به تنهایی پشت میزی در کافه نشسته و در افکارش غرق شده است.

غریبه ای جذاب و اسرار آمیز به او ملحق می شود و میا دعوت او را برای قدم زدن می پذیرد…

در ادامه میا دختر کوچک قاضی معروف شهر به طرز مشکوکی گم می شود، این اتفاق حقایق زیادی را بر ملا میکند!

مادر میا که از رفتارش با دخترش در گذشته پشیمان است سعی میکند با همکاری با کارآگاه پرونده سرنخی برای پیدا کردن میا بدست بیاورد اما…

 

درباره کتاب دختر خوب

کتاب دختر خوب رو که شروع کردم خیال نمیکردم درگیر همچین موضوعی بشم. شاید بتونم بگم جزو قوی ترین کتاب های با تم جنایی – معمایی هست که خوندم.

کتاب به صورت گزارش از زبان چند شخصیت داستان و به صورت قبل و بعد از اتفاق بیان میشه.

هر فصل از زبان یک شخصیت داستان بیان میشه که باعث میشه خواننده خسته نشه و با اینکه شاید فکر کنین کتاب دخترونه است اما به نظرم خیلی راحت میشه به خانم های جا افتاده و آقایون هم پیشنهادش کرد، چون کتاب بیشتر از زبان همین افراد بیان میشه و احساساتشون رو خیلی خوب به تصویر کشیده.

بر عکس بقیه کتابهای جنایی که تابحال خوندم، پایان کتاب اصلا قابل حدس زدن نبود و هر فکری که میکردم اشتباه از آب در میومد. کتاب از همون ابتدا هیجان داشت و لازم نبود منتظر بمونم تا به نقطه اوج برسم و این باعث شد یک نفس تمومش کنم.

دختر خوب توی سایت گودریدز با رمان دختر گمشده مقایسه شده، اگر اون رو دوست داشتین این کتاب رو هم دوست خواهید داشت!

اگر کتاب با تم معمایی و جنایی دوست دارین حتما این کتاب رو بخونین.

 

قسمت هایی از کتاب دختر خوب

    در چند روز گذشته او را همه جا تعقیب کرده‌ام. می‌دانم از کجا خرید می‌کند، کجا کار می‌کند. نمی‌دانم چشمانش چه رنگی است، یا وقتی می‌ترسد چه شکلی می‌شود؛ ولی به زودی خواهم فهمید.

    او یک آرشیتکت است. پس باهوش است و حتما توان حل مسئله ی فوق العاده ای هم دارد، مثلا اینکه چطور از شر یک جسد پنجاه و چند کیلویی خلاص شود، بدون اینکه کسی بو ببرد.

    مادر خوبی بودن یک مبارزه ی باخت – باخت دائمی در تمامی ساعات تمامی روزهاست.

    یکبار از او پرسیدم چرا نقاشی را دوست دارد، چرا این تنها کاری است که او را مجذوب می کند. جواب داد نقاشی می کشد؛ چون این تنها راهی است که با آن می تواند مسائل را تغییر دهد. می توانست اردک ها را تبدیل به قو و روزهای ابری را آفتابی کند. جایی بود که لازم نبود در آن واقعیت جریان داشته باشد.

    حالا که ایمیل اختراع شده، بیشترین ارتباطی که داریم، فرستادن مطالب اینترنتی برای یکدیگر است.

    همه‌چیز را نمی‌شود با چشم به خاطر سپرد: با دست‌ها و انگشت‌ها حفظ می‌کنیم. برجستگی‌ها و فرورفتگی‌های جمجمه‌ها. پوست خشکیده. هیچ رفتاری بی‌معنی نیست. با هم لاس نمی‌زنیم. نیازی به این کار نیست. حرفی از روابط گذشته و آدم‌های دیگر پیش نمی‌کشیم. سعی نمی‌کنیم حسادت یکدیگر را تحریک کنیم. اسم‌های بامزه برای هم انتخاب نمی‌کنیم. حتی به واژه‌ی عشق اشاره نمی‌کنیم.

پشت جلد کتاب آمده است:

این کتاب به عنوان اولین اثر نویسنده، قطاری از حوادث پیچیده و هیجان انگیز است. طرفداران کتاب «دختر گمشده» به همان میزان از خواندن این کتاب لذت خواهند برد

الیزا گاردنر (پرفروش ترین نویسنده نیویورک تایمز)

کوبیکا در اولین اثرش قدرتمند ظاهر شده است. این کتاب با «دختر گمشده» قابل مقایسه است

نشریه پابلیشرز ویکلی

میا دنت، ناراحت از منتفی شدن قرار ملاقات، به تنهایی پشت میزی در کافه نشسته و در افکارش غرق شده است. غریبه ای جذاب و اسرار آمیز به او ملحق می شود و میا دعوت او را برای قدم زدن می پذیرد...

دختر خوب» اولین رمان ماری کوبیکا، فضایی تعلیق آمیز و معمایی دارد و ما را به درون خانواده ای خوشبخت می برد تا نشان دهد همه چیز همیشه آن طور که به نظر می رسد، نیست.

در چند روز گذشته او را همه جا تعقیب کرده ام. می دانم از کجا خرید می کند، کجا کار می کند. نمی دانم چشمانش چه رنگی است، یا وقتی می ترسد چه شکلی می شود؛ ولی به زودی خواهم فهمید ...

 

از متن کتاب

 

 




The Good Girl

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب