• دسته بندی : کتاب فارسی > رمان خارجی
  • کد محصول : 1.38208
  • وضعیت : ناموجود

  • شابک: 9786008211488
  • مترجم:
  • وزن(گرم): 151
  • تعداد صفحه: 114
  • قفسه نگهداری در کتابسرا: B-3-4 | بخش B ستون 3 ردیف 4
  • موجودی: 0
  • توضیح: رقعی شومیز لیلا کرد
  • امتیاز:

خیابان چرینگ کراس شماره‌ ی ۸۴ نوشته هلین هانف است و از سوی انتشارات کوله پشتی در اختیار علاقه مندان قرار داده شده است.

در قسمتی از پشت جلد کتاب آمده است:

    در سال ۱۹۷۰ در نیویورک منتشر شد و به سرعت توجه بسیاری از کتاب‌ دوستان را در سراسر جهان به خود جلب کرد. این کتاب کم‌ حجم مجموعه‌ ای از نامه‌های به جامانده از هلین هانف و فرانک دوئل، یکی از فروشندگان کتاب‌ فروشی مارکس و شرکا در لندن است که در طول سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۹ نگاشته شده است.

هلین هانف در سال ۱۹۱۶ در شهر فیلادلفیای آمریکا به دنیا آمد. علاقه‌ وافرش به نمایشنامه‌ نویسی موجبات مهاجرت او را به نیویورک فراهم کرد. وی اگرچه هرگز نتوانست تئاتری را به روی صحنه ببرد اما موفقیت و محبوبیت این کتاب، در ۵۴ سالگی او را از نمایشنامه‌ نویسی ناموفق و گمنام، به نویسنده‌ ای محبوب تبدیل کرد، و این محبوبیت، ناشر انگلیسی‌ اش را بر آن داشت تا مقدمات سفر هلین را به انگلستان فراهم کند.

در سال ۱۹۸۷، هالیوود با اقتباس از کتاب خیابان چرینگ کراس شماره‌ ی ۸۴ فیلمی با بازی آنتونی هاپکینز، در نقش فرانک دوئل و آن بنکرافت، در نقش هلین ساخت.

هلین هانف در سال ۱۹۹۷، در ۸۱ سالگی در نیویورک درگذشت.

 

خلاصه داستان کتاب خیابان چرینگ کراس شماره‌ ی ۸۴

سال ۱۹۴۹ لندن دوران بحران بعد از جنگ را می گذراند، کتاب‌ فروشی مارکس و شرکا یک آگهی منتشر می کند که کتاب‌ های دست دوم را به همه جای دنیا ارسال می کند. هلین هانف که یک نمایشنامه‌ نویس در آمریکاست، به کتاب‌ فروشی نامه ای می نویسد و کتاب‌ هایی را که می خواهد، سفارش می دهد.

این نامه‌ نگاری‌ های بین هلین و کتاب‌ فروش‌ های مارکس و شرکا بخصوص فرانک دوئل به مدت بیست سال ادامه پیدا می کند و کتاب در واقع مجموعه ای است از این نامه‌ها.

بین هلین و کتاب‌ فروش‌ های مارکس و شرکا رابطه‌ دوستانه‌ ای شکل می گیرد، بدون این که همدیگر را بشناسند و یا دیده باشند.

در طول بحران و جیره‌ بندی مواد غذایی در لندن گاهی هلین هدایایی شامل مواد غذایی برای آن های میفرستد و…

 

درباره کتاب خیابان چرینگ کراس شماره‌ ی ۸۴

خواندن رابطه یک عشق کتاب و کتاب‌ فروش‌ِ مارکس و شرکا، تجربه خیلی جالب و جذابی بود، مخصوصا لحن شوخ‌ طبع و بی‌ پروای هلین آمریکایی در مقابل مبادی آداب بودن فرانک دوئل انگلیسی.

کتاب جمع‌ و جور، خوش‌خوان، جذاب و دوست‌ داشتنی است که ترجمه واقعا عالی هم دارد.

خواندن این کتاب را به همه‌ ی عاشقان کتاب‌ و کسانی که کتاب‌ های سبک نامه‌ نگاری را می پسندن توصیه میکنم.


قسمت هایی از متن کتاب خیابان چرینگ کراس شماره‌ ی ۸۴

    عبارت “فروشندگان کتاب‌های عتیقه” یک جورهایی من را می‌ترساند؛ چون به نظر من، عتیقه با گران‌قیمت برابر است. من نویسنده‌ی فقیری هستم که سلیقه‌ی عتیقه‌ای در کتاب دارم و کتاب‌هایی را می‌خواهم که تهیه‌ی آن‌ها در اینجا غیرممکن است؛ به جز نسخه‌های نایاب که خیلی گران‌قیمت‌اند، یا نسخه‌های انتشارات بارنز و نوبل که بچه‌مدرسه‌ای‌ها حسابی علامت‌گذاری‌اش کرده‌اند.

    من عاشق کتاب‌های دست دومی هستم که صفحه‌ای که صاحب قبلی‌اش بارها آن را خوانده است، بلافاصله گشوده می‌شود. روزی که کتاب هَزلیت رسید، این صفحه باز شد: “از خواندن کتاب‌های نو متنفرم.” و من با صدای بلند به هرکسی که پیش از من صاحبش بود، گفتم: “سلام رفیق!”

    من هر بهار کتاب‌هایم را تمیز و مرتب می‌کنم و آن‌هایی را که هرگز دوباره نمی‌خوانم، مثل لباس‌هایی که دوباره قرار نیست بپوشم، دور می‌ریزم. همه از این کار من تعجب می‌کنند. دوستانم در مورد کتاب‌ها عجیب و غریب‌اند. آن‌ها همه‌ی کتاب‌های پرفروش را می‌خوانند و در حداقل زمان ممکن تمام‌شان می‌کنند. من فکر می‌کنم آن‌ها خیلی جاها را جا می‌اندازند و نخوانده رد می‌شوند؛ هرگز چیزی را دوباره نمی‌خوانند و برای همین یک سال بعد، حتی یک کلمه‌اش را هم به خاطر نمی‌آورند. اما وقتی می‌بینند من کتابی را در سطل آشغال می‌اندازم یا به دیگران می‌بخشم به شدت تعجب می‌کنند. از نظر آن‌ها یک کتاب می‌خری، آن را می‌خوانی و اگر جلدی درست و حسابی داشت آن را در قفسه قرار می‌دهی و هرگز آن را تا پایان عمر باز نمی‌کنی؛ اما آن را دور نمی‌ریزی! چرا نه؟ از نظر من هیچ چیزی کم‌ارزش‌تر از یک کتاب بد یا حتی یک کتاب پیش‌پاافتاده نیست!

    آیا سفرنامه‌ی دو توکویل به آمریکا را دارید؟ یکی مال من را امانت گرفت و هرگز آن را پَس نداد. چرا آدم‌هایی که حتی خوابِ دزدیدن چیزی را هم نمی‌بینند، کتاب دزدی از نظرشان اشکالی ندارد؟

    سال‌ها پیش آشنایی به من گفت مردم در انگلستان دقیقا همان چیزی را که به جست‌وجویش رفته‌اند پیدا می‌کنند. من گفتم من برای ادبیات انگلیسی به انگلستان خواهم رفت و او سر تکان داد و گفت: “پس آنجاست.”

 




84, Charing Cross Road

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب