پشت جلد کتاب آمده است:

گورکن های خرابکار از زندان فرار کرده اند و حالا چشم امید همه به استینک فشفشه و خواهر کوچکتر او، صورت سسی است که جلوی نقشه های شرورانه و شیطانی آنها را بگیرند. خانم کتابدار نینجا بعد از مطالعه ی نسخه ی پیش بینی کتاب، قهرمان های ما را به یک ماجراجویی مخاطره آمیز روانه می سازد؛ ماجراجویی ای که در آن آنها با راکونها روبه رو می شوند (راکون هایی که اصلا گورکن در لباس مبدل نیستند)، با یک خرگوش که لباس خارپشت به تن دارد همسفر میشوند، یک کوسهی کله چکشی موزخوار را ملاقات می کنند، و شاه ویزل مسواکی به بزرگترین موشک آبی دنیا بسته می شود! آیا قهرمان های ما موفق به نجات داستان می شوند؟ ما نمی توانیم آخر قصه را برای شما فاش کنیم، خودتان باید بخوانید و بفهمید! 

 




کتابهای مرتبط

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب