کتاب تانگوی شیطان
بارش های بی رحمانه ی پاییزی و هجوم عنکبوت ها، باعث پوسیدگی خانه ها شده و روستاییانی که این مصیبت، آن ها را فلج کرده و از زندگی انداخته است، مأیوسانه و مانند حیواناتی افتاده در دام، انتظار فرصتی کوچک برای فرار از مزرعه را می کشند. خبری به گوش روستاییان می رسد که حاکی از آن است که ایریمیاس، یکی از اهالی سابق روستا که اهالی اعتقاد داشتند که مرده است، به گونه ای به زندگی بازگشته است. با شنیدن این خبر، حسی از امید به نجات از این مصیبت، در دل روستاییان جوانه می زند. کراسناهور کایی، در رمان تانگوی شیطان، تصویری آخرالزمانی از منطقه ای ارائه می کند که هر قطره ی باران در آن، پیام آوری از جهنم است. مخاطب در سراسر رمان تانگوی شیطان، برای لحظات محدودی از حرارت و شعله های نثر آتشین کراسناهور کایی در امان است. رمان تانگوی شیطان، عناصر شادی، دین، کمدی سیاه، سیاست ها و فرهنگ عامه ی مجارستان را در هم می آمیزد و داستانی تمثیلی درباره ی ذات داستان سرایی خلق می کند: کتاب، درباره ی قصه هایی است که به منظور ادامه ی زندگی، برای خودمان و به منظور کنترل دیگران، برای آن ها تعریف می کنیم؛ درباره ی حکایاتی است که واقعیت از آن ها ناشی شده است و به محدود یت های رمان تانگوی شیطان ها و واقعیت ها می پردازد.

 

سوزان سونتاگ 

«استاد مجار روایت آخرالزمانی که قابل قیاس با گوگول و ملویل است»

وگر بالد 

نگاه کراسنا هورکایی به جهان یادآور نفوس مرده ی گوگول است و فرسنگها با دغدغه های حقیر نویسندگان معاصر فاصله دارد» 


السلوکراسناهورکایی

تنها پیشنهاد من به کسانی که کتاب هایم را نخوانده اند این است که از خانه بیرون بروند، جایی - مثلا کنار یک نهر آب - بنشینند و هیچ کاری نکنند، به هیچ چیز فکر نکنند و مانند سنگ های کف رودخانه در سکوت سر جایشان بمانند. سرانجام کسی را ملاقات خواهند کرد که کتاب های من را خوانده است .


 

 




Satantango

یک بررسی بنویسید

توجه : HTML بازگردانی نخواهد شد!
    بد           خوب